سرگرمی
- عمومی
تنهایی ای درخت … – سرگرمی برای همه
«پیترو دلاواله» ایتالیایی که در زمان عباس اول صفوی برای دیدار شاه عازم ایران شده بود، در سفر به تهران نه تنها از انبوه درختان چنار، بلکه از سرسبزی و بلندی آنها شگفت زده شد.در کنار چنارها و بقایای پراکنده سال ها پیش، 7 مزرعه، اگر نگوییم اول، جزو اولین مزارع دارای شناسنامه هستند که هنوز شکوه و طراوت خود را حفظ کرده اند، اما متاسفانه هنوز در فهرست ثبت نشده است. میراث طبیعی تهران. اقدامات طبیعی باید فورا انجام شود. هفت چنار دیروز تنها با دو چنار امروز در برایان زندگی می کنند.بزرگان ولسوالی از این چنارها روایت دارند.نهر از کنار کافه می گذشت، تخته های چوبی روی آن گذاشته بودند تا مسافران و رهگذران بتوانند از ارابه، ارابه، اسب، استر، در کنار آب استراحت کنند، چای بنوشند، قلیان چاق، نان و سبزیجات درست کنند. پنیر، کره، تخم مرغ محلی و ماست بخورید و از مروارید، کره:، احتمالاً کباب لذت ببرید. بریانک زمانی روستایی روستایی با قلعه ای با هفت برج بود. به جای دو برج، سه تا از آن برج های قدیمی از مرغ سرخ شده ساخته شده اند که پنجاه سال پیش ساخته شده اند. بر اساس کتیبه کنار مسجد بازسازی شده اعتماد (همت آباد) در خیابان …
- عمومی
سنجاقک و نامههای چخوف – سرگرمی برای همه
«من برای تحصیل در دانشگاه به مسکو آمدم. در نیمه دوم سال 1879، اولین یادداشت کوچک ده، پانزده سطری در ماه مارس یا آوریل در مجله “دراگون فلای” منتشر شد. “اگر نمی خواهیم خیلی سخت بگیریم… (می توانیم) شروع به نوشتن این جلد کوچک کنیم.” به گزارش سرگرمی برای همه، این روزنامه اعتماد او نوشت: چخوف گفت هر چه می خواهی در مورد من بنویس، هر جا کم آوردی با شعر پر کن. در زمستان 1904، او به دوستش نوشت: «من برای تحصیل در دانشگاه به مسکو آمدم. در نیمه دوم سال 1879، اولین یادداشت کوچک ده، پانزده سطری در ماه مارس یا آوریل در مجله “دراگون فلای” منتشر شد. “اگر نمی خواهیم خیلی سخت بگیریم… (می توانیم) شروع به نوشتن این جلد کوچک کنیم.” او عاشق نوشتن بود، او عاشق مسکو بود. در اواسط سال 1881، دوستی به نام کراماروف نوشت: “بیا مسکو، بیا مسکو.” من خیلی عاشق مسکو شده ام. کسی که زمانی به مسکو عادت کرد هرگز شهر را ترک نخواهد کرد. من برای همیشه یک مسکوئی هستم. به ادبیات بپردازیم. “این سرگرمی در خارکف غیرممکن است، اما در مسکو حداقل برای من حدود 150 روبل هزینه دارد.” او نامه خود را با عبارت «بیا، بیا» به …
- عمومی
این کار، ساده نیست! – سرگرمی برای همه
آنها کار خود را نوعی هنر می دانند. هنری که به طرز معجزه آسایی می پزد تا آن را تازه نگه دارد تا حس خوبی به مردم بدهد. ساعت ها داخل ماشین می ایستند و قهوه های مختلف سرو می کنند. به همین دلیل به آنها باریستا می گویند. “باریستا” یک کلمه ایتالیایی به معنای بارمن است. شخصی که معمولاً در یک کافه کار می کند انواع نوشیدنی های قهوه سرو می کند. کافی شاپ ها از این نام برای توصیف فردی که قهوه درست می کند استفاده می کنند و اپراتور یک دستگاه اسپرسوساز است. اول مارس روز جهانی باریستا است که معمولا در کشورهای مختلف از جمله استرالیا جشن گرفته می شود. روز باریستا برای اولین بار در سال 2019 جشن گرفته شد تا جامعه باریستا را به رسمیت بشناسد. به همین مناسبت صحبت های این دو باریستا را دنبال می کنیم. «متاسفانه تعداد باریستاهایی که اکثراً باتجربه هستند چندان زیاد نیست، زیرا هر باریستایی بعد از گذراندن یک دوره خود را حرفه ای می بیند، کار می کند، در حالی که نمی توان به این حرفه به عنوان یک ماشین نگاه کرد، باید علاقه مند باشد. در آن امروزه دستگاه های زیادی وجود دارند که قهوه را …
- عمومی
او را سوزاندم! – سرگرمی برای همه
«حتی اعضای حزب او را به شدت مسخره کردند. یکی از آنها به تمسخر فریاد زد: پیشگویی دیگر از رهبر. سربازان آشکارا در مورد مالیخولیا صحبت کردند. با عبور از خط جبهه مجاور، مردم عادی صلیب های شکسته (نماد) را از ساختمان های عمومی پایین آوردند، از اینکه رهبری تسلیم نشد عصبانی بودند. بقیه از اتاق نشیمن خانه شان از او عکس گرفتند. پیرزن گفت: او را سوزاندم. به گزارش سرگرمی برای همه، این روزنامه اعتماد او نوشت: زمانی که سقوط او تایید شد، ظاهر و رفتار او تغییر کرد. به گفته فرانک دیکوتر، «در آن زمان او فردی متفاوت بود. هاینریش هافمن او را بهعنوان سایهای لرزان از خود قبلیاش توصیف کرد، کشتیای نیمهسوختهای که مدتها بود که تمام زندگی، آتش و شعله از آن خارج شده بود. موهایش گندم سیاه، پشتش قوز کرده بود. اگر گفتگوها به تأخیر می افتاد، برخی روی صندلی می خوابیدند و برخی بدون نگرانی با صدای بلند صحبت می کردند». آمدن روس ها به برلین نیز وضعیت او را تشدید کرد. آنها در چنین روزی در فوریه 1945 وارد شدند. هیتلر شروع به وحشت کرد. او همچنان معتقد بود، یا وانمود میکرد که باور دارد، بار یک مأموریت تاریخی را به دوش میکشد، …
- عمومی
مرگ هارپر لی – سرگرمی برای همه
در مورد هارپر لی که بسیاری از ما نام او را در «کشتن مرغ مینای دندان» شنیده ایم، حرف زیادی برای گفتن نیست. او در بهار 1926 در مونروویل آلاباما به دنیا آمد و در زمستان 2016 در همان روز درگذشت. به گزارش سرگرمی برای همه، این روزنامه اعتماد او نوشت: “او تقریبا 90 سال زندگی کرد، رمان “کشتن مرغ مینا” بزرگترین و تنها دستاورد حرفه ادبی او بود. بر اساس این رمان او جایزه پولیتزر را دریافت کرد و جای خود را در تاریخ ادبیات باز کرد. پدرش وکیل دادگستری و عضوی از خانواده بزرگ ژنرال لی بود (همان ژنرالی که حامیان برده داری ائتلاف جنوبی را رهبری می کرد در نهایت در جنگ داخلی آمریکا شکست خورد). دبیرستان هارپر لی در کالج هانتینگتون. دانشگاه آلاباما به اصرار پدرش در رشته حقوق تحصیل کرد. نوشتن و نوشتن را با همکاری یک روزنامه دانشگاهی آغاز کرد. گفته می شود که او یک تابستان برای مطالعه تمدن اروپایی قرن بیستم در آکسفورد به انگلستان سفر کرده است. او در اواخر دهه 1940 در نیویورک زندگی کرد، مدتی در یک کتابفروشی و سپس در یک شرکت هواپیمایی کار کرد. در آن روزها، در اوقات فراغت، در اوقات فراغت، چندین داستان بلند نوشت …
- عمومی
چرا جوانان ازدواج نمیکنند؟ – سرگرمی برای همه
در مورد ازدواج هم در مورد بسته های تشویقی ازدواج صحبت شده است. از درخواست ازدواج 150 هزار و 150 میلیون تومان وام ازدواج برای جوانان تا ایجاد فرصت های شغلی احتمالی برای بچه دار شدن. با این حال مشکلات همچنان پابرجاست و بسته های تشویقی به قدری جا افتاده است که جوانان هنوز تمایلی به ازدواج ندارند. ازدواج را می توان یک سرمایه اجتماعی دانست که در آن زن و مرد بر اساس تعدادی از باورها، ارزش ها و روابط اجتماعی سرمایه گذاری مشترک انجام می دهند. هر چه ریسک این سرمایه گذاری کمتر باشد، نتایج قابل پیش بینی و احتمالی آن مطلوب تر است، برعکس، هر چه ریسک بالاتر باشد، پیامدهای غیرقابل پیش بینی و نامطلوب آن در زندگی شخصی و اجتماعی و زنان و مردان ممکن است. ازدواج مبتنی بر عشق، ایمان، اعتماد، تعهد متقابل در بستر اجتماعی مربوطه، بر اساس نظام پیچیده ای از وابستگی های متقابل، پیامدهای اجتماعی آن قابل پیش بینی، مطلوب و در نتیجه کاهش خطر خواهد بود. نرخ رشد جمعیت جهان در حال کاهش است، ازدواج معمولا در سنین بالاتر صورت می گیرد. علاوه بر این، خانواده متوسط فرزندان کمتری دارند. در جوامع غربی، تخمک جدید خانواده به نام همزیستی خارج از …
- فرهنگ و هنر
یک عکس، یک خاطره – سرگرمی برای همه
در مراسم 22 بهمن سرباز عراقی می آید و عکس را می بیند. از بچه ها می گیرد. گویا این سرباز نگون بخت با خوشحالی می رود تا عکس را به فرمانده اش تحویل دهد و می گوید برای تشویق دستش را به سوی ایرانی ها چرخانده است. به گزارش سرگرمی برای همه، عبدالکریم کریم پور آزاده روحانی از اهالی نجف آباد اصفهان از خاطرات دوران اسارت خود در اردوگاه بعث می گوید. “من یک شب بی خوابی داشتم. متوجه گوشه آسایشگاه شدم که تقریباً جای امنی بود و از دید عراقی ها پنهان بود. دیدم یک نفر نشسته و مشغول کار است. بلند شدم تا سرم و گوشیم را آب کنم. او یک برده بود. غلام بچه خوزستان بود، خط خوبی داشت. نقاشی هم میکنی او معمولاً در هر رویداد هنر خود را به نمایش می گذاشت. از زمانی که دانشجو بودم بچه ها به من اعتماد کردند، خودش را جمع نکرد، ادامه داد. جلو که رفتم دیدم داره نقاشی می کنه. تخته سفیدی را که به هر کدام از ما داده بود نیم متر تقسیم کرد و آن را با ته سیگار و با جوهر خودکار رنگ کرد. غلام داشت عکس کوچکی از امام می کشید. یکی از …
- استان ها
درخشش خبرنگار سرگرمی برای همه در هفتمین جشنواره رسانه ای ابوذر
به گزارش خبرگزاری سرگرمی برای همه سنندج، مراسم اختتامیه هفتمین جشنواره رسانه ای ابوذر کردستان با حضور استاندار، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مدیران کل، مدیران روابط عمومی و خبرنگاران کشوری و مدیران رسانه برگزار شد. تالار پیامبر اعظم. در این جشنواره در بخش ویژه یاسین الشریعه به خبرگزاری سرگرمی برای همه، طاهره قلوخانی از بام ایران جایزه دوم و دریا ویس از عدالتخبر و نشمین نوشادین از گوراننیوز مشترکا جایزه سوم را به خود اختصاص دادند. این جایزه از سایت آفتاب به مهوش رحیمی رسید، قلب اهدا شد. بر اساس اعلام هیئت داوران، عبدالله رحمان از ایرنا، عادل پیرویس از کُردتودی و فرید نیکخواه از خبرگزاری کردپرس مقام های اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. در بخش فیلم طیب اللهویس مقام اول، بهنام امیر از صداوسیما، سعید کرد از خبرگزاری آنلاین سرگرمی برای همه مقام دوم و میترا محمدی از خبرگزاری صداوسیما مقام سوم را به خود اختصاص دادند. مقام اول این گزارش را شیرین مرادین از خبرگزاری آنلاین سرگرمی برای همه، خبرگزاری خبات ساعدین آنلاین، زهره نادر از روزنامه جام جم، محل مشترک و رزیتا جادر از سرگرمی برای همه، زینب طلا از ایرنا به خود اختصاص دادند. ، گل آرا در این قسمت ظاهر سایت …
- عمومی
به احترام پیر گنجه – سرگرمی برای همه
چه چیزی این سفر را جذاب تر از دیدار با رئیس جمهور وقت کرد؟ حیدرعلی، اطرافش چه می گذشت؟ علی را کم و بیش می شناختم، او می دانست که در زمان شوروی یکی از اعضای برجسته کمیته مرکزی حزب کمونیست بود، می گفتند قبل از گورباچف کاندیدای اصلی حزب بوده است. البته مرحوم دكتر عينت الله رضا، كارشناس معروف امور شوروي، مي گويد كه امكان انتخاب غير روس به رياست كميته مركزي وجود ندارد. من به طور غیرمستقیم این مسائل را با رئیس جمهور در میان گذاشتم اما ایشان با توجه به نام و عنوان خود حیدرعلی گفتند که به دلیل مسلمان بودن برای رهبری حزب انتخاب نشدم. من فکر می کنم او دقیق تر بود چون مثلا استالین با اینکه اصالتاً روسی نبود اما در چنین موقعیتی قرار داشت. شاردنادزه که اصالتاً روسی نیست، بعداً دبیر اول حزب کمونیست شد. من فکر می کنم الان هم در روابط با روسیه، جدا از ملاحظات معمول سیاسی، این گونه اختلافات ایدئولوژیک را باید یک عامل تعیین کننده دانست، نباید زیاد به روابط رسمی و نمایشی بپردازیم. در این دیدار، علیاف بسیار صمیمی و صمیمی بود. این شعر ترکی را شاعران ایرانی در قفقاز به مناسبت تقسیم میهن سروده اند. او …
- فرهنگ و هنر
مادرانی با عکسهای بهشتی – سرگرمی برای همه
سرگرمی برای همه/ آذربایجان شرقی امروز روز مادر است. همه تا جایی که می توانند مادرشان را به یاد می آورند، از هر طریقی سعی می کنند مادرشان را خوشحال کنند، اما مادرانی هستند که بچه بختشان را 40 سال پیش به خاک سپرده اند. مادری که تنها بازمانده فرشته زمینی اش کت و شلوار اتوکشیده داماد است یا مادری که هنوز اشک هایش را به دندان می کشد، دستمال معشوقش را با دستان چروکیده پاک می کند و خاک را رنگ می کند. بله امروز روز مادر است با تصاویری از بهشت. چه مادر عجیبی هستند! مادرانی که حتی نمی دانند فرزند دلبندشان چهل سال برای مشتی خاکی که آنلاین فرزندشان را دارد کجا آرمیده است. شاید معنای واقعی مادر شدن همین باشد. مادر یک کلمه چهار حرفی است که تمام احساسات جهان در آن فوران می کند. برای توصیف مادر نمی توان از هیچ کلمه یا عبارتی استفاده کرد. حالا اگر این مادر با آه و حسرت بر تقسیم دائمی جگرش بنشیند، یک دنیا از حرف زدن عاجز می شود. اما مادرانی هستند که هر روز و هر ساعت می آیند با هر نسیمی و هر بارانی اشک می ریزند تا تن نوزادم در گوشه ای از کوه …