عمومی

زیر پوست جامعه: مروری بر وقایع نوامبر 1998 و جنگ جهانی دوم جهانی

تاکنون حوادث نوامبر 2017 که به مراتب مخرب تر و بدتر از هر حادثه دیگر در 20 سال گذشته بوده اند ، آنطور که باید نبوده و شاید از دیدگاه فرهنگی توضیح داده نشده است. این تظاهرات ها ناشی از قیمت بالای نفت بود. با این حال ، این موضوعی بود که مردم مدتها منتظر آن بودند و علی رغم نقاط ضعفی که می توان به دولت نسبت داد ، هنوز اندازه و شکل اعتراض مورد توجه بسیاری از ناظران و منتقدین قرار نگرفت. چرا اتفاقی افتاد؟ اگرچه موضوع انتقال انرژی در فناوری مبتنی بر ایران تأثیر خود را بر روی حامیان قرص می گذارد ، اما بیشتر آنها با آن موافق نبودند و در عوض ، اگرچه با تظاهرات موافق نبود ، اما قابل درک بود. در کلاس من ، بسیاری از دانشجویان با هوشمندی مخالف تغییرات قیمت نبودند ، اما از تظاهرات پشیمان شدند. آیا این یک ارتباط بزرگ در ارتباط غیر کلامی بین اربابان بود؟ این به چه معنی است؟ و منظور از آن در زیر پوست انسان چیست؟

از جمله مشاهدات دیگری که در این زمینه دیدم ، ارزیابی Drs. محمد مهدی مجاهدی دیدگاهی الهام بخش داشت که نه تنها دولت بلکه مردم و افراد مشهور را منعکس می کرد. آنها از سنت تمدن فاصله می گیرند و رویدادی را به ما می دهند که تحت عنوان “جامعه پایدار” در زیر پوست توده ها قرار دارد و این محصول افزایش گروههای مهمانی به طبقات پایین است. این تصمیمات در حالی صورت می گیرد که گروه تصمیم می گیرد. در نتیجه ، سازمان های عادی قادر به پیوستن به این گروه جدید نیستند و امکان نمایندگی آنها وجود ندارد. علاوه بر این ، رواج روزافزون فساد ، تصورات غلط و تضعیف سیستم ارتباطات عمومی به دولت ، مردم را در مکانی عجیب قرار داده است.

مقادیر پایه پارامترهای آنها و همچنین افقی هستند. اما این بار او در حال توصیف یک فرقه گرایی است که نه تنها از نظر سبک و فرهنگ بلکه در کلاس جای می گیرد بلکه از لحاظ فرهنگی که اعضای آن کلاس خود را که در آن حضور داشته است ، توصیف می کند ، که هم قانع کننده و هم قانع کننده است. این جامعه به دنبال یک جامعه غیر اخلاقی و در حال حاضر شلوغ است ، که آنها به عنوان یک عامل خطر در حفظ انسجام اجتماعی می بینند.

طبقه پایین تا متوسط ​​علت نابرابری های اجتماعی است. زندگی در دوره جدید این جامعه پایدار با چالش ها و راحتی های بسیاری همراه است. قریب به اتفاق افرادی که از درد آنها مورد آزار و اذیت قرار می گیرند منجر به احساس نارضایتی در بین آنها می شود و فضای اجتماعی ایجاد می کند که می تواند برای کل جامعه بسیار خطرناک باشد.

بار اصلی آژانس های توسعه توسط اشخاص ثالث بر عهده گرفته است. یکی از مسائل توسعه ، شنیدن صداها توسط طبقه متوسط ​​است. وقتی همه راه پائین رفتن به طبقات پایین رواج دارد ، مردم در واقع “گنگ” هستند و ساکت نیستند ، اما آنها انتظار دارند که به زودی بدترین و بدترین حوادث اتفاق بیفتد. در این حالت ، مردم حرکتی را می بینند که اگرچه معمول است ، اما صدای واضحی ندارد و مانند یک هیجان است. با توجه به اختلال گسترده در شبکه های اجتماعی ، تا چه اندازه ویژگی های جدید برای افراد عادی یا کنترل آنها ناشناخته است. “این یک خیابان دو طرفه است.” در نتیجه ، سازمان های دولتی سکوت می کنند و حزب حاکم با اعتراضات مخالفت می کند. به نوعی ، هم دولت و هم دولت سردرگم شده اند. همچنین در حال حاضر هیچ توضیحی روشن و قطعی در این مورد به مردم محلی داده نشده است.

همانطور که می بینید ، “همه مواردی که این تصمیم را می گیرد و اعضای آن ها خود مخرب است ، پس ما صبح جمعه با شما ملاقات کردیم!” یا آنها می گویند همه چیز مربوط به مجلس است و این ایده به جایی نرسیده است! این درست است که ما در جلسه رهبران نیروهای مسلح رأی دادیم ، اما من یا با آنها مخالفم ، یا شرایطی داشتم که گرفته نشد!

از یک سو ، احساس “سردرگم” می کنند که گذشته را از دست داده اند وقتی آینده ای ندارند. از طرف دیگر ، انتظارات و تکامل زندگی در بین طبقات پایین منجر به ایجاد عدم تقارن و نارضایتی در جای دیگر می شود. گروهی از مهاجران از طبقه قدیمی به طبقه پایین وجود دارند که هویت و سلامتی آنها نمی تواند مطابق جهت کلاسشان ادامه یابد ، زیرا آنها دیگر فرصتی مانند گذشته ندارند. حتی در شرایط جدید ، آنها نمی توانند آن را تشخیص دهند. زیرا آنها تاریخ و زندگی در ژانر جدید و طبقه جدید و ملزومات آن را نمی شناسند. به این ترتیب ، آنها کمتر از ظاهر خود راضی هستند. آنها احساس تبعیض و ستم می کنند. آنها احساس می کنند در وضعیت بدی قرار دارند.

همه اینها در سنی از افراد مشهور و محبوب اتفاق می افتد و تصورات غلط و بی عدالتی به ندرت در جامعه رخ می دهد. تضعیف دولت و تضعیف حاکمیت قانون یا به نوعی پدیده ناکارآمدی یا چند جانبه گرایی ، چشم انداز اقتصادی از بالا بردن آن را به پایین ترین نقطه خود در چهار دهه کاهش داده است. در چنین شرایطی با فرض اینکه اکثر اعضا در همه کلاس ها حداقل یک کلاس دارند ، احساس “زندگی روی سیاه چاله” رایج است. با این وجود ، زندگی در پس زمینه سیاه بسته به گذشته آنها برای افراد مختلف معنای مختلفی دارد. اما این یک ایدئولوژی مشترک است و یک گروه مستقیم از منتقدین را تشکیل می دهد. در نتیجه ، افراد درگیر در اعتراضات بسیار متنوع هستند و شدت آن گسترش می یابد و منفجر می شود. اگر امکان تشکیل گروه های ائتلاف در جامعه وجود داشته باشد ، فرصت کمی برای شکل گیری اعتراضات از این طریق وجود خواهد داشت.

این بدان معنی است که دانش آموزان قادر به نمایندگی در حوزه عمومی نیستند و دسترسی به معنی و تأثیر خود را از دست می دهند. انفجارهای موجود در جاده هیچ ارتباطی با “حرکت” و “حرکت” ندارد. این بدان معنی است که آنها هیچ صدایی ندارند و قسمت بدتری نسبت به دیگری دارند. آنچه می بینید عذاب است. افکار درونی آنها نقطه عطفی برای مردم است. گاهی اوقات به نظر می رسد طراحی نقطه دسترسی اعضای آن در جای دیگر باشد. بنابراین ، او می خواهد آن را ترجمه کند. مهمترین خط پایین بی ثباتی آن است. آتش سوزی آمبولانس خطرناک ترین علامتی است که در هیچ صحنه قبلی دیده نشده است. “شخص دیگری که آمبولانس را روشن می کند این است که آنها در روند طراحی ما و در سیستم ما برای افزایش آگاهی ، در حال حرکت هستند.” این یعنی غلبه بر تمام هنجارهایی که در هر گروه وجود دارد.

نکته این است که یک تحلیل شخصیت از یک شخصیت نباید فقط به متن و موقعیت بازیگران محدود شود. همچنین این سیستم نیاز به کاوش دارد و باید روابط بازیگران با طراحی و امکان سنجی ساخت جدید نیز در نظر گرفته شود. “سازمان ما بیش از هر چیز دیگری به خاطر عدالت بی بدیل پرداخت می کند.” البته هیچ کس عدالت را از دست نمی دهد. بنابراین ، وقتی نوبت به انصاف می رسد ، باید به دنبال معیارهای واضح و قابل اندازه گیری باشیم. ما در مورد “عدالت اجتماعی مربوط به نحوه فکر کردن شما” صحبت می کنیم.

“ما آن زمان آن را دیدیم. بنابراین ، خط غیرقابل تشخیص اولین یا مهمترین نشانگر بی عدالتی اجتماعی است. سبک های مختلف و خواسته ها و جاه طلبی ها ناشناخته است ، از نظر سیاسی ، سیاسی و اقتصادی و محیط زیست محروم می شوند ، بنابراین چند قدم بیشتر دلالت بر این دارد که آنها از نظر سیاسی و قدرتمند ساخته نشده اند. امکان دسترسی برابر به فناوری ، توزیع و خدمات امکان پذیر نیست. “توزیع اقتصادی در حال بسته شدن است. به اصطلاح اجاره کلاهبرداری و سیستماتیک است. این چرخه با شروع چرخش بهترین موارد را به ارمغان می آورد ، اما این ترجیحات نیز باید به اشتراک گذاشته شوند. “توزیع مجدد مانند توزیع زودهنگام تبعیض آمیز و کلاهبردار است.”

به این ترتیب ، شگفتی های “تاج” نیز ظاهر شده است. تعطیلی مشاغل ، نرخ بیکاری بالا ، هزینه فعلی زندگی بیش از 7 فرد مظنون ثبات اقتصادی و منابع انسانی را تهدید می کند. در نتیجه ، ما به برنامه ریزی استراتژیک تر از برنامه ریزی مالی برای انجام وقایع تاج نیاز داریم. موضوعی که تا حدی مورد بررسی قرار می گیرد. اولین نکته تصمیم گیری در این دوره “حفظ وحدت قوی” در راستای عدالت و حقیقت است. به گفته نویسنده ، این روند در ایجاد کشور کرته ناپایدار است و با هیچ وسیله دیگری قابل تغییر نیست.

در هر صورت ، توصیه می کنم مصاحبه اصلی را بخوانید یا این صحبت را با همه علاقه مندان به آینده ایران گوش دهید.

* وزیر پیشین راه و شهرسازی و استاد دانشگاه تهران
* نویسنده در صفحه خود