رضا نصری: اگر درباره حقوق بشر با اروپا گفت وگو نکنیم همیشه باید روی صندلی متهم بنشینیم/ تصویر مخابره شده از حقوق بشر در ماههای اخیر مناسب نیست
شما در حال خواندن بخشی از گفتگو هستید.
ادعاهای حقوق بشر علیه ایران تا چه اندازه بر روابط ایران و اتحادیه اروپا تأثیر می گذارد؟
در اروپا 2 موضوع برای افکار عمومی بسیار حساس است، یکی بحث «حقوق بشر» و دیگری بحث «محیط زیست» است، اگر تصویری که به یک شخص، یک شرکت یا دنیا منتقل می شود؛ موضوعی که در این زمینه وجود دارد. دولت نقض گسترده یکی از این دو مقوله را نشان می دهد، تعامل با آن شخص، شرکت یا دولت برای هر بازیگری بسیار پرهزینه و دشوار می شود. یعنی صرف تصور اینکه این دو مقوله به طور گسترده نقض می شوند، «هزینه حیثیتی» ایجاد می کند که مستقیماً بر روند سیاست گذاری تأثیر می گذارد. برای اینکه به هیچ وجه این وضعیت را مدیریت نکنند، نمی توانند به راحتی با ایران در مورد مسائل دیگر تعامل و گفتگو کنند. سوالات
ایران و اروپا در گذشته گفتگوهای انتقادی داشته اند. آیا امکان تشکیل دور جدیدی از این مذاکرات وجود دارد؟
به نظر من ایران نباید از چنین مذاکراتی اجتناب کند. حقیقت این است که ایران در حوزه حقوق بشر حرف های زیادی برای شنیدن و گفتن دارد. یعنی باید آماده شنیدن انتقادات و پیشنهادات فنی و کارشناسی ساختارها و سازمان های بین المللی برای بهینه سازی ساختارهای خود برای ارتقای حقوق شهروندان باشد و بتواند به طور سیستماتیک از حقوق مردم خود حمایت کند. تضییع حقوق آنها به دلیل تحریم ها و سیاست های ظالمانه غرب. به عبارت دیگر، در حوزه حقوق بشر نیز مانند سایر حوزه های سیاست خارجی، رفتار ایران باید عملگرا، مصلحت اندیشانه و هوشمندانه باشد. اگر تعامل و گفتوگو با غرب در حوزه حقوق بشر را بر اساس قدرت رسانههای جمعی و «قدرت هنجارساز» اروپا کاملاً انکار کنیم و کنار بگذاریم، هرگز از سکوی نظام برنمیخیزیم. متهم یا جنایتکار! اما اگر اروپا را وارد روند مذاکره کنیم، قطعا در زمینه حقوق بشر حرف های بیشتری درباره اروپا خواهیم داشت و شاید در بسیاری از موارد با نقاب «شاکی» مقابل آنها بنشینیم. ضمناً از اعتراف به اشتباهات و کاستی ها هراس نداشته باشیم و برای معرفی بی نقص خود از اصلاح و بهانه گیری از دست جریانات ضد ایرانی غافل نشویم. اصطلاحی در انگلیسی به نام Virtue signaling وجود دارد. یعنی یک سیاستمدار باید «نمایش فضیلت» و «کمال» را بر مصالح کشور و اقدامات عمل گرایانه ترجیح دهد. ایران نباید در حوزه حقوق بشر به «نمایش فضیلت» بیفتد، زیرا اگر در این دام بیفتد، نه تنها نمی تواند «کمال» خود را در این زمینه نشان دهد، بلکه میدان را هم پاک می کند. برای ایجاد فضا علیه او.
با توجه به اینکه 2 فرانسوی از سوی ایران جاسوس معرفی شده اند و در اعتراضات اخیر و دخالت آن کشور در امور ایران علیرغم نقشش در مذاکرات برجام، فشار فرانسه بر ایران، مبنای این تغییر رویکرد چیست و اهداف فرانسه چیست، آیا آن را دنبال می کند؟
همانطور که گفته شد، تصویری که در ماه های اخیر از وضعیت حقوق بشر در ایران پخش شد (در کنار ایرادات گفتمانی و عملکردی موجود در حوزه سیاست خارجی) بستر مناسبی را برای اجرای فعالیت ها و اهداف اسرائیل ایجاد کرده است. و لابی عربستان سعودی در پایتخت های غربی. حقیقت این است که این لابی امروز قلمرو را به تصرف خود درآورده است و به وضوح روایت و روایت آنها از ایران بر دیگر روایت ها مسلط شده است. طبیعتا دولتمردان فرانسه نیز تحت تأثیر این فضا قرار گرفتند. به طوری که در شرایط کنونی تنها صحبت از «مذاکرات هسته ای» یا «احیای سازمان پیمان امنیت جمعی» یا «لغو تحریم ها» برایشان بسیار سخت شده است. یعنی تا زمانی که به نحوی نتوانند افکار عمومی را متقاعد کنند که با موضوع حقوق بشر در ایران برخورد کرده اند و پاسخ مناسبی نداده اند، نمی توانند وارد امور دیگر با ایران، یعنی امور انسانی شوند. حقوق در ایران و در موارد دیگر (به ویژه موضوع هسته ای) بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. یعنی تا زمانی که به موضوع «حقوق بشر» رسیدگی نشود، «مسئله هسته ای» حل نمی شود. ضمن اینکه اگر تا الان «مسئله هسته ای» حل شده بود، در حوزه «حقوق بشر» رفتار متعادل تری از خود نشان می دادند.
پیش از این، فرانسه نقش «پلیس بد» را در مذاکرات برجام ایفا می کرد. آیا شاهد ادامه این بازی توسط اروپایی ها هستیم؟
نحوه رفتار فرانسه در آینده تا حد زیادی به نحوه مدیریت ایران در شرایط فعلی بستگی دارد. امروز لابی جدایی طلب اسراییل و کرد (به رهبری شخصیت بانفوذی چون «برنارد هانری لوی») در دالان های قدرت در پاریس بسیار فعال است و علیه ایران برنامه ریزی می کند. اگر دولت ایران نتواند به راحتی شرایط کنونی (چه در داخل و چه در خارج) را تغییر دهد، آنگاه مبنای صحنه سازی آنها مساعدتر از آنچه هست خواهد بود.
با احضار سفرای آلمان و فرانسه و مداخله این دو کشور در امور داخلی ایران و نقش آلمان در تصویب قطعنامه حقوق بشر علیه ایران، تحلیل شما از این اقدامات و ماهیت آن چیست؟ روابط این کشورها با ایران؟ ? دلیل تسریع رفتار اخیر آلمان چیست؟
برخی بر این باورند که آلمان و فرانسه به موضوع حقوق بشر در ایران فشار می آورند تا به افکار عمومی خود نشان دهند که با این موضوع “مواجهه” کرده اند تا بتوانند به عنوان گام بعدی مذاکرات وین را احیا کنند. تصویری که در افکار عمومی از همکاری تهران با مسکو در جنگ اوکراین شکل گرفت) باعث چرخش رادیکال در سیاست غرب در قبال ایران شد و آنها تصمیم به «درگیری» گرفتند. حقیقت احتمالاً جایی بین این دو تحلیل است. راه برون رفت از این وضعیت ایجاد نقشه راه و تعریف فرآیند مذاکره با هدف تنظیم روابط با اروپا است. در واقع گفت و گو می تواند بسیاری از ابهامات را برطرف کند و بسیاری از روایت ها را خنثی کند، مثلاً درباره نقش ایران در جنگ روسیه علیه اوکراین. برای شفافسازی، گفتوگو لازم است تا جنبش ضد ایرانی نتواند با چنین فضاسازی و اغراق، ایران را در دامهای امنیتی دیگر بیاندازد.
23302