مرگ هارپر لی – سرگرمی برای همه

سرگرمی

در مورد هارپر لی که بسیاری از ما نام او را در «کشتن مرغ مینای دندان» شنیده ایم، حرف زیادی برای گفتن نیست. او در بهار 1926 در مونروویل آلاباما به دنیا آمد و در زمستان 2016 در همان روز درگذشت.

به گزارش سرگرمی برای همه، این روزنامه اعتماد او نوشت: “او تقریبا 90 سال زندگی کرد، رمان “کشتن مرغ مینا” بزرگترین و تنها دستاورد حرفه ادبی او بود. بر اساس این رمان او جایزه پولیتزر را دریافت کرد و جای خود را در تاریخ ادبیات باز کرد. پدرش وکیل دادگستری و عضوی از خانواده بزرگ ژنرال لی بود (همان ژنرالی که حامیان برده داری ائتلاف جنوبی را رهبری می کرد در نهایت در جنگ داخلی آمریکا شکست خورد). دبیرستان هارپر لی در کالج هانتینگتون. دانشگاه آلاباما به اصرار پدرش در رشته حقوق تحصیل کرد.

نوشتن و نوشتن را با همکاری یک روزنامه دانشگاهی آغاز کرد. گفته می شود که او یک تابستان برای مطالعه تمدن اروپایی قرن بیستم در آکسفورد به انگلستان سفر کرده است. او در اواخر دهه 1940 در نیویورک زندگی کرد، مدتی در یک کتابفروشی و سپس در یک شرکت هواپیمایی کار کرد. در آن روزها، در اوقات فراغت، در اوقات فراغت، چندین داستان بلند نوشت و برای شروع رمانی که مدت ها در ذهنش بود، آماده شد.

“کشتن مرغ مینا” داستان دختر جوانی به نام اسکات است که در شهری به نام مای کمپ با پدرش، برادرش آتیکوس و جیم زندگی می کند. داستان حول محور محاکمه می چرخد ​​و به اوج خود می رسد. پرونده مرد بی گناهی به نام تام رابینسون که به اتهامات بی اساس دستگیر و محکوم شده است و تقریباً همه ساکنان شهر، صرف نظر از اینکه واقعاً چه اتفاقی افتاده است، خواهان مجازات او هستند. اما پدر اسکات که وکیل است برای دفاع از متهم می رود. آتیکوس می داند که پیروزی و توجیه در دادگاه امکان پذیر نیست، اما او می جنگد و در مقابل جامعه خود می ایستد تا از آنچه به درستی معتقد است دفاع کند.

اسکات پرسید: آتیکوس. آیا ما در این نبرد پیروز خواهیم شد؟

– نه دختر

– پس چرا …

این حقیقت که ما صد سال شکست خورده ایم دلیلی بر عدم مبارزه مجدد نیست.»

آتیکوس (پدر/وکیل) با جامعه ای مبارزه می کند که در آن تبعیض نژادی و ظلم به همسران در هم تنیده شده است.

آتیکوس گفت: «استدلال تام رابینسون وجدان انسان را تکان می دهد. اسکات، اگر به این مرد کمک نکرده بودم، نمی توانستم به کلیسا بروم یا خدا را عبادت کنم.

– آتیکوس! انگار اشتباه میکنی…

-چگونه:

– اکثر مردم نظر متفاوتی دارند…

-هر کس حق دارد فکر کند، هر طور که می خواهد رفتار کند، مورد احترام دیگران باشد، اما من باید بتوانم قبل از زندگی با دیگران، با خودم زندگی کنم. وجدان انسان تنها چیزی است که نمی توان آن را تابع اکثریت کرد.

اما در محیطی که ظلم و تبعیض غالب است، بی گناهی کودکان در خطر است و آنها ناگزیر یاد می گیرند که به پیشداوری ها و ارزش های روزشان برگردند. بنابراین مرغ مینا نمادی از پاکی و بی گناهی است که زشتی زمان را تهدید می کند.

آتیکوس به جیم گفت. “ترجیح می دهم فقط به قوطی های خالی در حیاط شلیک کنی، اما می دانم که با پرنده ها خواهی رفت.” تیراندازی اشکالی ندارد، اما به یاد داشته باشید که کشتن مرغ زمرد گناه است.

انتهای پیام: