قانون اساسی‌ که هنوز مقدمه اش اجرا نشده، چرا باید تغییر کند؟!

به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با زمزمه تغییر قانون اساسی نگاهی به قانون اساسی ضروری به نظر می رسد. نتیجه جست‌وجو و بررسی مقالات بر اساس قانون اساسی در مطبوعات و خبرگزاری‌ها تاکنون این بوده است که اغلب موضوع اصلی بحث، هسته اصلی، اصول قانون اساسی است و البته. با دیدگاه های مختلف

بنابراین آنچه به نظر می رسد مغفول مانده است یا حداقل در مقایسه با اصول قانون اساسی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقدمه ای بر قانون اساسی E.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران را بر اساس موازین و موازین اسلامی که بیانگر قلب امت اسلامی است، تعریف کرده است. این الزام اصلی توسط J.

این چند سطر به عنوان عنوان اصلی مقدمه مرز قانون اساسی دارای ویژگی ها و اهدافی است که تدوین کنندگان قانون اساسی برای دستیابی به این اهداف مشترک سعی در تدوین اصول حقوقی در فصول مختلف برای تعریف آن داشته اند. ساختار قانون را توضیح دهد. اهداف و مقاصد سیاسی ایران.

به راستی اهداف و اصول قانون اساسی ایران که معرف نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس مبانی اسلامی است تا چه اندازه کارساز بوده است؟

داشتن در طول این چهل سال مؤسسات فرهنگی آیا کشور به ظرفیت قابل قبولی برای گسترش فرهنگ ایرانی-اسلامی رسیده است؟ رسانه ملی و سایر نهادهای فرهنگی تا چه اندازه توانسته اند باورهای ملی-مذهبی جامعه را متبلور کنند؟آیا نمادهای فرهنگ و باورهای دینی ایرانی در پیکره جامعه ظاهر می شود؟

نهادهای اجتماعی یا به عبارتی نهادهای مدنی سرنوشت این چهار دهه چیست، در این چهل سال چند نهاد مدنی ایجاد شده است، آیا با کارکرد خاصی به حیات خود ادامه داده است؟

به جز کانون وکلا که طبق مستندات قانونی قدیمی ترین و واقعی ترین نهاد مدنی در جامعه مختصات تاریخی است، آیا نهاد اجتماعی دیگری را می توان معرفی کرد؟ ? آیا اقدامات اخیر دولت علیه کانون وکلا مطابق با مقدمه قانون اساسی است؟

نهادهای سیاسی به عنوان نمونه ای عینی از فعالیت رژیم سیاسی، چه ویژگی ها و ویژگی هایی با موازین و موازین اسلامی منطبق است، آیا ویژگی های حکومت امام همام در نهادهای سیاسی کشور متبلور است؟ چند درصد از شعائر اسلامی در ساختار نهادهای سیاسی گنجانده شده است؟

خزانه داری به عنوان یک تفسیر کلی از اقتصاد در نظام اسلامی چگونه؟ نهادهای اقتصادی آیا متوجه شدی که نگرش دولت نسبت به اقتصاد و بیت المال همان نگرش امام علی نسبت به برادرش اکلیل است؟

آیا در نهادهای اقتصادی نظام اسلامی که بر اساس مقدمه قانون اساسی باید خواست قلبی را منعکس کند، جایی برای اجاره وجود دارد؟

با وجود چنین سوالاتی آیا باز هم باید قانون اساسی تغییر کند یا قبل از طرح بحث تغییر قانون اساسی به فکر تغییر دیدگاه حاکمان باشیم؟

تغییر رژیم سیاسی کشور از ریاست جمهوری (نظام فعلی که در آن رئیس جمهور بالاترین مقام اجرایی است) به پارلمان (نظامی که در آن نخست وزیر دارای اختیارات اجرایی بود که تا سال 1968 بر کشور حکومت می کرد)، سوالات ساده فوق. آیا آنها پاسخ منطقی خواهند داشت؟

بنابراین، قبل از تغییر اصول قانون اساسی، بهتر است رفراندوم برگزار شود تا بپرسیم چند درصد از مقدمه قانون اساسی اجرا شده است.

* وکیل