سیل و سوالی از مدیران کشور

این سوال واقعا مهم است و پاسخ آن مهمتر است. چرا با سیلابی برخورد کنیم که هم فصل و هم فصل آن را می دانیم، تاریخچه و محل وقوع آنها را می دانیم، هواشناسی قابل قبولی داریم، مناطق سیل خیز خود را به خوبی می شناسیم و آمار دقیقی از شرایط خاک و رطوبت و … داریم. عوامل مربوطه، ناگهان حاکمان کشور متعجب می شوند و اینقدر ضعیف و ضعیف تسلیم می شوند؟! اگر این مسائل اساسی در کشور حل نشود ما برای همیشه در دام می مانیم.

ضرب المثلی در میان کارشناسان ارشد سازمان ملل وجود دارد که می گوید کشورهایی که با بلایای طبیعی خود مقابله نمی کنند، همیشه در سقوط بعدی به همان جایی که شروع کرده بودند باز می گردند و توسعه برای آنها اتفاق نمی افتد.

خیلی خوب است که می گوییم موشک داریم اما در اساسی ترین مسائل کشور گیر کرده ایم. بسیار بد و توهین آمیز است. وقتی این اتفاق می افتد ما همیشه به دنبال قاتل، مجرم، جنایتکار هستیم و اخیراً مد شده است که چند کارشناس را تحت عنوان کمیسیون حقیقت یابی تعیین می کنند و بعد به نتیجه نمی رسیم. از کمیته و نه اگر جواب داد باید بدیم؟

گزارش مختصری که کمیسیون سیل گذشته داده حتی در سطح کلاس اول ابتدایی هم نبود. کمیته های پلاسکو به عنوان یک فرد ساختارمند باید بگویم که نیم ریال ارزش فنی نداشت؟ گزارش های متروپل از نظر فنی معادل یک سمینار دانشجویی در مقطع کارشناسی است، اما از نظر بررسی قوانین و تخلفات اجرایی، اگر نه بیشتر، تکراری بودند. چرا مسائل را یکبار برای همیشه حل نکنیم تا رئیس جمهور، مجلس، قوه قضائیه را درگیر یک موضوع ساده مثل سیل نکنیم؟ انرژی کشور برای چنین مسائل جدی و مهمی که باید در نظر بگیریم کجا خرج می شود؟

یادم می آید سال ها پیش در سمینار مدیریت بحران و بحران که توسط یونسکو در ژاپن برگزار شد، کشورهای فقیر و سیل خیز جهان سیستم های ساده، ارزان و خلاقانه خود را ارائه کردند که بسیار جالب بود. من مطمئناً به خاطر ندارم که آیا این فیلیپین بود یا بنگلادش که با قرار دادن زنگ ها در سطوح مختلف در جاده ها به سرعت به مردم خود هشدار دادند. باور کنید حل خیلی چیزها قرن ها و سال ها پیش در دنیا انجام شد و به آخر رسید. خدایا قلبم آتش گرفته و حیف است که با این همه از سیل جان سالم به در ببریم.

خیلی برام عجیبه پارسال اردیبهشت 1400 قبل از بارندگی های فصلی سال قبل این پست رو در گروه نخبگان سرگرمی برای همه نوشتم: هشدار سیل به مردم نمی رسد.

یک سال و چند ماه از آن مقاله می گذرد. این مشکل می تواند به یک فرصت تبدیل شود، قربانیان و خسارات مالی وحشتناک هر دقیقه در حال افزایش است. یعنی به این درجه تنزل کرده ایم؟ یادم هست پنجاه سال پیش که خطر آبگرفتگی وجود داشت، کنار کانال ها یکی پس از دیگری از دو طرف تانک می گذاشتند تا سیل به مردم آسیب نرساند، یعنی ما هم این چیزها را فراموش کرده ایم.

چه فایده که امروز بعد از حادثه امامزاده داوود و دیگر حوادث مشابه وزیر کشور و استاندار و شهردار جلسه بحران داشتند. این بحران باید سال گذشته مدیریت می شد. این یک جلسه نجات است.

من به عنوان یک معلم مدیریت بحران دانشگاه خیلی دوست دارم بدانم این دو آقا بعد از حادثه و این همه بحران به هم چه می گویند؟

سیل و سوال از مدیران کشور

* استاد نمونه کشوری در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران، بنیانگذار تسلیح مجدد و مدیریت بحران در ایران و موسس انجمن زبدگان شهر در کشور.