تخت فولاد در عصر دلگشا
سرگرمی برای همه/اصفهان گورستانها میتوانند یکی از جاذبههای گردشگری و مردمشناسی باشند بهشرط آنکه بکر و اصیل باقی بمانند؛ گردشگران در مناطق مختلف دنیا با تورهایی مواجه هستند که ایدههای مختلفی را در شبانهروز برای بازدید از قبرستانها اجرا میکنند.
تخت فولاد اصفهان نیز بهعنوان سومین قبرستان مقدس شیعیان که علما و عرفا و بزرگان بسیاری در آن مدفون هستند، یک جاذبه فرهنگی و گردشگری محسوبشده و تورهای مختلفی در آن اجرا میشود. ما نیز در یکی از این تورها که با عنوان عصر دلگشا هر هفته در روز پنجشنبه و بهصورت رایگان برگزار میشود برای آرامستانگردی در تخت فولاد همراه شدیم.
مقبره بابا رکنالدین مقصد اول در برنامه گردشگری عصر دلگشا است که به همت مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار میشود. مقبره این عارف بزرگ که در ابتدای خیابان سعادتآباد واقعشده ساختمانی آجری با گنبدی کاشیکاری شده و مخروطی شکل است. در ابتدای ورود به این بقعۀ متبرک، مردی جوان، کفشهای زوار را یکییکی جفت میکند و پیشتر ایوان بقعه را آبوجارو و منقلی از اسپند را آتشکرده است. مقبره نیز موکتشده و زائران و گردشگران مشغول قرائت ادعیه هستند.
زهرا مظفری، یکی از راهنمایان این تور گردشگری در ابتدا وجوه تسمیه تخت فولاد را توضیح داده و میگوید: مسجد لسانالارض در انتهای جوی آبی که در گلستان شهدا قرار دارد، یکی از وجوه تسمیه تخت فولاد است. مسجد لسانالارض یا زبان زمین، جایی است که گفته میشود به فراخوان خداوند پاسخ داده است. آرامگاه یوشعنبی نیز در رو به روی این مسجد واقعشده که نشان میدهد قدمت تخت فولاد به پیش از اسلام بازمیگردد.
او ادامه میدهد: این مکان را آرامستان بابا رکنالدین نیز نامیدهاند، زیرا اولین تکیۀ ساختهشده در دوره ایلخانان و ۷۵۰ سال پیش در این قبرستان، این مقبره بوده است. وجهتسمیه دیگر این قبرستان، بابا فولاد است.
این راهنمای گردشگری میافزاید: مسعود بیضایی معروف به بابا رکنالدین که یکی از بزرگان عرفای قرن هشتم هجری است از بیضای شیراز به اصفهان مهاجرت کرد و در مکانِ مقبره که درگذشته خالی از سکنه بوده است، زندگی و تدریس کرده و در همین مکان نیز به خاک سپرده میشوند. این ساختمان نیز در دوره سلجوقی ساختهشده است. در قرن هشتم تا دهم هجری قمری به افرادی عنوان «بابا» گفته میشد که پیر و مرشد بودهاند و سالها بعد القابی همچون آیتالله و علامه و غیره به وجود آمدند.
مظفری با اشاره به زائران این مقبره میگوید: مردم در این مکان سوره یاسین تلاوت میکنند و علمایی مانند آیتالله کشمیری نیز در هنگام مشکلات به این مقبره میآمدند و حاجت میگرفتند. علامه مجلسی و شیخ بهایی نیز به این مقبره رفتوآمد داشتند. به همین دلیل این مکان هنوز نزد مردم اصفهان جایگاه ویژهای برای عبادت دارد؛ و حتی در گذشته پل خواجو را نیز به نام پل رکنالدین نیز شناخته میشده است.
او در مورد قبور دیگرِ آرامگاه توضیح میدهد: در گوشهای از این تکیه، حسن خان جابری انصاری که اصالتاً شیرازی است، دفن شده است. او به صدرالعلما شناخته میشده است و در دربار محمدشاه قاجار بوده است. پس از سوءقصد به جانش به نجف مهاجرت کرده و تحصیل علوم دینی را پی میگیرد. روزنامهنگار نیز بود و وصیت کرده بود که در تکیه بابا رکنالدین دفن شود. محمدعلی مازندرانی که معبر خواب بود، محمدتقی مازندرانی، محمدحسن نائینی از دیگر افراد شاخصی هستند در این تکیه مدفوناند.
این راهنمای تورهای تخت فولاد گردی ادامه میدهد: تا سال ۱۳۶۳ همچنان افراد در این قبرستان دفن میشدند، اما بعد از آن فقط افراد شاخص و شهدا در این قبرستان مقدس دفن شدهاند به همین دلیل تقریباً بعید است که سنگقبری از این تاریخ به بعد در قبرستان ببینید.
مظفری در مورد علائمی که بر اساس جنسیت متوفی روی سنگقبرها حکاکی میشده، توضیح میدهد: در گذشته که مردم سواد نداشتهاند بهجای نوشتن نام افراد بر روی سنگقبر، علامتهایی روی سنگقبر آن حکاکی میکردند. زن بودن متوفی را با دو بالشتک (برآمدگی) در پایین و بالای قبر و جنسیت مرد متوفی با تنها یک برآمدگی در بالای سنگ نشان میدادند. طرح شانه بر روی سنگقبر اگر دوطرفه باشد به معنی زن بودن متوفی و اگر یکطرفه باشد به معنی مرد بودن آن است.
او به تفسیر نمادهایی که روی قبور حکاکی شدهاند پرداخته و میافزاید: گلوبوته حکاکی شده بر سنگقبر نماد بازگشت به باغ بهشت است. دست مشت شده روی سنگقبر به معنی این است که دست متوفی از دنیا کوتاه شده است و بهنوعی تذکر میدهد که به فکر آخرت باشید. نقش آنلاین و تسبیح که بر روی سنگقبرها دیده میشود، به معنی تدین و ایمان قوی متوفی بوده است. نشانههایی از شغل و پیشه متوفی بر روی سنگقبر نقش بسته که سرگذشت مختصری از آن را به ما نشان میدهد.
اما در طول مسیر با سنگقبرهایی مواجه میشویم که نقش ابزاری از پیشه متوفی را در برگرفتهاند. برای مثال قصاب بودن را با ساطور و چاقو، بافنده بودن را با طراحی دفتین و قیچی، آشپز بودن را با چاقو و وسایل آشپزخانه نشان دادهاند. حکاکی روی سنگ مرمر نیز که یکی از شکنندهترین سنگهاست در این قبرستان با هنرمندی تمام دیده میشود.
مظفری میگوید: در قسمت جنوبی تکیه بابا رکنالدین چلهخانه را میبینید که به یک قبر زنده شبیه است و مردم برای عبادت به آنجا میرفتند.
بعد از بازدید از تکیه بابا رکنالدین، با عبور از درختان اکالیپتوس که رنگ طلایی به خود گرفتهاند، بهطرف تکیه مادر شاهزاده حرکت میکنیم. در طول مسیر چهارطاقی یکی از بناهای ساسانی در تخت فولاد است را میبینیم. چهارطاقی گنبدی است که از چهار طرف راه دارد و مشابه محراب است.
مظفری میگوید: خاندان آقا نورالله نجفی یکی از خاندانهای مدفون در تخت فولاد هستند. آقا مرتضی نجفی در یک تکیه خصوصی و کاشیکاری شده در جوار خیابان است و دیگر متوفیان این خاندان در تکیه مادر شاهزاده به خاک سپردهشدهاند. تکیه مادر شاهزاده در اواخر دوران صفوی یا اوایل قاجار ساختهشده است به نام تکیه آقا محمدصادق تخت فولادی (استاد مرحوم نخودکی) نیز معروف است. محمدصادق تخت فولادی نیز در این تکیه مدفون است.
او ادامه میدهد: در تخت فولاد مسجد، آبانبار، چلهخانه و چهارطاقی وجود دارد و این مکان محل دفن خوشنویسان و هنرمندان و عرفا و علمای بسیاری است که ما به بخشی از آنان میپردازیم.
کیوان قاسمی نیز که بیش از ۱۰ سال سابقه پژوهش و راهنمایی در تخت فولاد را داشته است، میگوید: درگذشته سکوهای پهن رو به روی درب این تکیه محل استراحت افراد و استقرار وسایل و کولهبار زائرین بوده است. داربستهای چوبی این بنا به بیرون کشیده شده است که جای خالی آنها بر تن ورودی بنا مشهود است. بهمحض عبور از درب، سنگ آبی به چشم میخورد.
او میگوید: سنگ آب، کاسه بزرگ آبی است که توسط تکیهبان یا خادم پر از آب میشده و مردم برای رفع تشنگی یا ریختن آب روی قبور، از آن آب برمیداشتند. سنگ آب کارکردی چون سقاخانه دارد و هرچند که سقاخانه از قداست بیشتری در فرهنگ ما برخوردار است اما کارکرد هر دو آنها درگذشته یکسان بوده است.
قاسمی ادامه میدهد مردم برای شفای بیماران به تکیه مادر شاهزاده میآیند. محمدصادق تخت فولادی، سید زینالعابدین موسوی خوانساری روضاتی، محمدتقی رازی مجتهد برجسته دوره قاجار و سرسلسله خاندان نجفی اصفهانی در این مکان مدفوناند. گفته میشود که مرحوم نخودکی تا ۱۱ سالگی نزد محمدصادق تخت فولادی شاگردی کرده است و پدر و مادر او نیز در همین تکیه دفن شدهاند.
این راهنمای گردشگری با اشاره به ضلع روبهروی درب ورودی که به یک راهپله به زیرزمین منتقل میشده است میگوید: درست است که اکنون اتاقهایی برای عبادت در این مکان در نظر گرفتهشده است اما چلهخانه این بنا که درگذشته محل سیر و سلوک علاقهمندان به معنویت بوده است، سالهاست که مهروموم شده است و بهندرت برخی مواقع و در ایام اعتکاف باز میشود.
قاسمی در پاسخ به پرسش از چرایی گود بودن برخی سنگها توضیح میدهد: شیخ عباس قمی و علامه مجلسی میگویند تا زمانی که آب روی قبور هست عذاب از قبور رفع میشود. به همین دلیل گذشتگان روی سنگقبرها را گودی میکندند تا آبی که زائران روی سنگ میریزند مدتی باقی بماند. همچنین گذشتگان اعتقاد داشتند که با ریختن آب روی سنگ قبور، مردگان آزاد میشوند و این نیز علت دیگری است که برای شستن و ریختن آب بر روی قبور ذکرشده است.
بقعهای که در مرکز تکیه است که دیوارههای آن با حاجتها و آرزوهای متعددی، پرشده است. کسی روی دیوار آرزوی موفقیت در آزمون آرایشگری را داشته و دیگری از صاحب بقعه خواسته تا دعا کند که آنلاین پدر و مادر بر دل فرزندش بنشیند.
این راهنما توضیح میدهد: این بقعه که در مرکز تکیه واقعشده محل دفن مادر شاهزاده است که مریم بیگم نام دارد و سنگقبر نفیس، ریزنقش و هنرمندانهاش، با شیشهای محافظتشده است. مریم بیگم، زنی باتقوا و باایمان و دایهی سیفالدوله، فرزند فتحعلیشان قاجار و حاکم اصفهان بوده است. مریم بیگم بانی مرمت و تعمیر این بنا بوده است و به شیخ محمدتقی وصیت کرده که پس از مرگ در این مکان دفن شود. طبق تاریخی که بر روی سنگنوشته شده است حدود ۱۹۸ سال از رحلت او گذشته و همچنان نام او زنده مانده است. پسری که او تربیت کرد نیز یکی از حاکمان خوشنام اصفهان بود.
با خروج از درِ کوچک و انتهای تکیۀ مادر شاهزاده به سمت مقصد بعدی یعنی تکیه بیدآبادی حرکت میکنیم.
قاسمی در تکیه بیدآبادی میگوید: این تکیه محل دفن آقا محمد بیدآبادی یا علامه بیدآبادی است و در گوشهای از این مقبره زیر پلهای وجود دارد که به زیبایی هرچهتمامتر طراحیشده است. او چراغدار و مشعلدار مدارس علمیه در اصفهان عصر صفوی بوده است.
او ادامه میدهد: معروف است که آقا محمد بیدآبادی در زمان حمله افغانها به اصفهان، باوجودی که وضعیت مالی خوبی هم داشت، از همراهی با مردم ناتوان و تهیدست غافل نشد و برای همدردی هرچه بیشتر با فقرا خوراکش تا ۶ ماه هویج بوده است، همچنین کرامات زیادی نیز برای او ذکرشده است.
این راهنمای گردشگری خاطرنشان میکند: حوضچهای در رو به روی این تکیه وجود دارد که مشابه یک گل پنجپر است و هرچند که نوساز است، اما سازنده قصد داشته که نمادی از پنجتن آل عبا را بسازد.
در ادامه، این تور گردشگری به سمت تکیه خوانساریها حرکت میکند.
راهنمای تور گردشگری میگوید: این تکیه، به بقعهالعلما و تکیه چهلمؤمن نیز معروف است. ۴۰ نفر از مؤمنان در تخت فولاد در این تکیه دفن شدهاند و حدود ۳۲ نفر از این مؤمنان شناساییشدهاند. البته تنها ۳ نفر از مدفونین در این تکیه خوانساری بودهاند. لازم به ذکر است که این تکیه ۲ بار مورد تخریب قرارگرفته ولی تاکنون به طرق مختلف حفظشده است. در بین مردم اصفهان نقل است که علت عدم وقوع سیل و زلزله در اصفهان، وجود این ۴۰ مؤمنی است که در این تکیه به خاک سپردهشدهاند. البته در اذهان برخی از مردم این تکیه معروف به تکیه ۴۱ مؤمن است که خطاست و درواقع ۴۰ مؤمن اینجا دفن شدهاند.
قاسمی در مورد آقا حسین خوانساری که یکی از مدفونین این تکیه است چنین بیان میکند: آقا حسین یکی از علمای عصر صفوی است که در این تکیه دفن شده است . در مورد این شخصیت باید گفت که شاه سلیمان صفوی امور کشور را در زمانی که به سفر میرفت به آقا حسین سپرد و پس از رحلت آقا حسین نیز این آرامگاه را به احترام او ساخت. آقا حسین دوست و رفیق خاندان مجلسی است و همتراز آنان است.
این بنا چندین کتیبۀ نقاشی شده از اهلبیت (ع) دارد که درواقع نقاشیهای قهوهخانهای هستند. واقعه کربلا، تصویری از پیامبر، امام حسین و امام حسین (ع) در این کتیبهها به تصویر کشیده شدهاند. زمینِ تکیه برخلاف دیگر تکیههای تخت فولاد تا قسمتی با فرشهای قدیمی پوشیده شده که نشان میدهد که همچنان محل عبادت و راز و نیاز مردم اصفهان است. گفته میشود که امروزه نیز افرادی برای قرائت دعای کمیل به این بنا مراجعه میکنند. این راهنمای گردشگری نیز میگوید: زیر فرشها قبور مؤمنانی است که این تکیه از آنان نامگرفته است.
مقصد آخر این تور گردشگری تکیه روضاتی است که به نامهای تکیه حسینآبادیها و تکیه آقا میرزا محمدباقر نیز معروف است.
قاسمی میگوید: صاحب روضات صاحب کتاب روضات الجنات است که در شرححال علماست و سید محمدباقر خوانساری نیز به نام همین کتابش معروف به صاحب روضات شده است. گفته میشود که در دوره قاجار، ظلالسلطان از صاحب روضات دعوت کرد و خواست به او زمینی هدیه کند. صاحب روضات در جواب گفت من خودم قطعه زمینی در توکلآباد دارم و دیگر به زمین نیاز ندارم. بعد از مدتها برای ظلالسلطان سؤال میشود که این توکلآباد کجاست و چرا تاکنون در سالهایی که حاکم اصفهان بوده است، نامی از آن نشنیده است. پس از اطرافیانش در این مورد سؤال میپرسد و متوجه منظور صاحب روضات میشود.
این راهنمای گردشگری در پاسخ به پرسشی از تفاوت بقعه و تکیه میگوید: تکیهها در تهران و یزد و دیگر استانها فقط برای مجالس روضهخوانی و مناسبتهای مذهبی استفاده میشوند اما تکیههایی که در تخت فولاد اصفهان وجود دارند، هم محل دفن و هممحل برگزاری مجالس هستند. درواقع بهجای اینکه محل دفن را مقبره تعریف کنند، به علت اینکه آن مکان، محل برگزاری مجالس مذهبی نیز بوده است آنها را تکیه نامیدهاند؛ بقعهها نیز در تخت فولاد معمولاً کوچکتر از تکیهها هستند.
به گزارش سرگرمی برای همه، این رویداد گردشگری با حضور اعضای این تور گردشگری در باغ طوبی پایان یافت.
انتهای پیام