سبک ایرانی – اسلامی؛ حلقه مفقوده طراحی شهری در ایران

طراحی شهری

قبل از دوره قاجار ، زمانی که پادشاهان ایران ، پس از سفرهای مکرر به کشورهای اروپایی ، می خواستند با آنها یک رنگ باشند ، تصمیم گرفتند از معماری و برنامه ریزی شهری مدرن اروپا تقلید کنند ، شهرها و مناطق شهری ایران استقلال ، فردیت و هویت خود را داشتند. م Compلفه هایی که در نهایت منجر به تعریف مفاهیم بزرگتری مانند تعلق و احساس شهروندی شدند ، اما پس از مدرنیزاسیون دوره قاجار و مدرنیته دوران پهلوی علاقه به بومی گرایی ، روزنامه هویت محلی به ایران بازگشت.

در اذهان عمومی امروزه در بیشتر شهرهای بزرگ ایران ، آنچه در ذهن مردم شکل می گیرد چیزی نیست جز مجموعه ای از ساختمانها ، خیابانها ، بزرگراهها ، دفاتر ، پارکها ، با “اشکال و اشکال” متفاوت. در واقع ، در حال حاضر شهرهای ایران از اصول توسعه شهری محلی پیروی نمی کنند. این یک بحران هویت دارد و با ادامه آن ، این بحران در حال تعمیق است. این مشکل از دو قرن پیش آغاز شد ، زمانی که علی رغم بهره مندی از میراث غنی و دستاوردهای فرهنگی کشور ، از تظاهرات غیر بومی ناامیدی به وجود آمد و تا به امروز ، بسیاری از فراموشی های ناخواسته هویت محلی وجود دارد.

در ایران امروز سبک شهری ایرانی اسلامی در زمانی پیاده سازی شده است که از یک سو شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای باورها ، جهان بینی ، ترجیحات و سلیقه مردم را تغییر می دهند و از سوی دیگر دانشگاه ها و مراکز آموزشی توجه بیشتری به آنها دارند. درباره آموزش معماری و شهرسازی غربی. نتیجه این وضعیت این است که اصول معماری ایرانی اسلامی ، برنامه ریزی شهری که از اعماق آداب و رسوم ایرانی ، اسلامی برخاسته و نیازهای مردم ایران را بهتر برآورده می کرد ، جای خود را به پروژه های عجیب و ناشناخته شهری داد که کمی به نظر می رسد برای لذت هنری ، آنها هیچ احساس یا اعتقادات بومی-نوستالژیکی را به شهروندان منتقل نمی کنند. چنین شرایطی تقویت هویت اصیل ایرانی اسلامی ، نیاز به احیای فرهنگ ، توسعه شهری و معماری را به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل کرده است.

اگر فرآیند طراحی شهری با روند طراحی آنها و آداب و رسوم ایرانی مطابقت داشته باشد ، “طراحی شهری” در ایران می تواند به اهداف عالی انسانی خود یعنی ایجاد یک محیط شهری برای بهبود کیفیت آنها دست یابد. اسلام باید اساس هر تصمیمی در پروژه های توسعه شهری باشد.

معماری و برنامه ریزی شهری ایرانی اسلامی با ویژگی هایی از جمله پوپولیسم ، پرهیز از بی فایده بودن ، آینده نگری ، تعادل ، پالایش ، وحدت ، سادگی و شفافیت شناخته شده است که قدیمی نیستند. در این سبک از طراحی ، نمادگرایی و رمزنگاری برای پیچیدگی ، گیج کردن ، نشان دادن کار به معمار نیست ، بلکه برای دادن ب carefulعد دقیق به کار است. زیرا ایرانیان برای هر عمل و پدیده ای اصول آسمانی ، معنوی و مثال زدنی را در نظر گرفته اند. از دیگر ویژگیهای برنامه ریزی شهری ایرانی – اسلامی ، اهمیتی است که به جنبه مراقبت از زندگی بشر می دهد ، در عین حال نیازها و خواسته های مادی شهروندان را نادیده نمی گیرد.

برنامه ریزی شهری ایرانی اسلامی بر اساس ویژگی هایی از جمله توسعه عرضی شهرها به جای رشد طولی ، گسترش فضای سبز با توجه به عناصر اقلیمی ، بومی و فرهنگی هر منطقه صورت گرفته و از شکل گیری یکسان شهرها و مناطق جلوگیری می کند. در تزئینات و مبلمان شهری ایرانی – اسلامی ، هر شهر براساس منشأ تاریخی ، بومی و فرهنگی خود ، عناصر معماری – شهری خاص خود را خواهد داشت و از این رو دارای هویت ملی – مذهبی خواهد بود. چنین زمینه ای منجر به این واقعیت می شود که سبک زندگی جمعیت هر منطقه براساس ویژگی های تاریخی ، فرهنگی ، مذهبی ، فضایی و اقلیمی آن منطقه شکل گرفته و تقویت می شود. در نتیجه ، ارتقا معماری ایرانی اسلامی و برنامه ریزی شهری نه تنها طراوت معنوی ، فکری و بصری و صلح را برای افراد ، جامعه و خانواده ها فراهم می کند ، بلکه بنیان تقویت هویت ملی ، مذهبی و بومی را ایجاد می کند ، در نتیجه باعث افزایش احساس شهروندی و مسئولیت می شود. لایه های مختلف جامعه را فراهم می کند.

بنابراین ، توسعه شهری ایرانی – اسلامی از نظر ظاهری محدود به اشکال خاص نیست. درعوض ، ریشه در یک رابطه معنوی بازتابنده خاص دارد. در نتیجه ، توسعه شهری از این طریق منجر به گسترش ، تقویت و حل بسیاری از مشکلات هویتی می شود که جامعه ایران در حال حاضر از طرق مختلف با آن دست و پنجه نرم می کند.

برای دستیابی به این هدف ، طراحان و برنامه ریزان شهری ایرانی ضمن اینکه از تجربیات مدرن در زمینه معماری و شهرسازی درس می گیرند ، باید صرفاً از تقلید از چنین دستاوردهایی ، انتقال کورکورانه آنها در سراسر کشور و همچنین زمینه های بومی ، فرهنگ ، طبیعت و مسائل زیست محیطی هر شهر خودداری کنند. ، نیازها و انتظارات شهروندان از طراحی شهری و الزامات بصری. همچنین درگیر كردن مردم ، به ویژه نسل جوان ، در تماس با نخبگان دانشگاهی ، مذهبی و فرهنگی و مشاوره دادن به آنها در مورد چگونگی بکار بردن ارزشها و هنجارهای ایرانی اسلامی در ساختار شهری پایدار ، یک الزام جدی است.

* استاد دانشگاه