عمومی

رمز و رازهای بازیگری از نگاه رابرت دنیرو

“بازیگری برای من جای دیگری دارد که از وسوسه شهرت و پول و تجربه فراتر رفته ام. حالا نمی خواهم خودم را در بازیگری ثابت کنم. انجام شد و هیچ. اکنون اقدام کردن ، یعنی اقدام به خود ، انگیزه ای است. “چیزی مانند تنفس اکسیژن ، چیزی مانند توجیه زندگی به معنای این است که من ، روبرت دنیرو ، اگر جلوی دوربین نباشم ، مرده ام.”

به گزارش سرگرمی برای همه ، این روزنامه شهروند: او نوشت: “روزی که نفس کرونا در سینما تنگ شده بود ، ما هیچ رویدادی در این منطقه نمی بینیم ، به جز چند رویداد پر سر و صدا (به جز جشنواره فیلم ونیز که در این چند ماه سکوت عادت بود) ، شاید بهترین زمان برای نشستن و گفتگو باشد. اسطوره های سینما باشید؛ افرادی مانند رابرت دنیرو ، که از هر لحاظ نامی بزرگتر از آفرینش های خود است ، بنابراین جایگاه انکارناپذیری در رکود سینما دارند.

دنیرو یکی از اعتبارات زنده سینمای امروز است. بازیگری که حضورش در هر فیلمی ، حتی مارتین اسکورسیزی ، ویژگی اصلی آن فیلم است. کری گرانت ، همفری بوگارت و آل پاچینو و در مقیاس مارلون براندو ، احتمالاً چندین برابر بزرگتر از افسانه هایی مانند جک نیکلسون و داستین هافمن. بازیگری که مارتین اسکورسیزی درباره او گفت: “دنیای گذشته را می شناسد” که از اهمیت بیشتری برخوردار است ، هنوز هم به معیارهای آن جهان اعتقاد دارد. “آنها می گویند جهان تمام شده است ، و هنوز در قلب ما زنده است.”

در زیر اشاره ای به بازیگر پدرخوانده ، راننده تاکسی ، دوستان خوب ، کازینو ، گاو هار ، پادشاه وحشت ، درد و رنج ، پادشاه کمدی ، روزگاری در آمریکا ، شکارچی گوزن ، شکست ناپذیر از بی شمار دیگر شاهکارهای بی نظیر رابرت شده است. ، بازیگری که در یکی دو سال اخیر با حضور در فیلم های ایرلندی و جوکرها به قله دیگری در کار خود رسیده است.

رابرت دنیرو که از نوجوانی بازیگر بوده است ، گفت: “من نوجوان بودم که دیدم می خواهم تا آخر عمر بازیگر شوم.” آن روز را خوب به خاطر دارم. ما در راس یکی از کلاسهای فوق برنامه مدرسه بودیم که در سالنی برگزار می شد که در و دیوار آن پر از عکسهای بازیگران معروف آن زمان مانند رود اشتایگر ، هری بلفونته ، جوئل برنر و دیگران بود. من قبلا فقط بازیگری را دوست داشتم ، اما واقعاً به بازیگری به عنوان یک شغل فکر نمی کردم. وقتی معلمم از من خواست در مورد اینکه چرا می خواهم بازیگر شوم صحبت کنم ، نمی دانستم چه بگویم ، بیشتر توجه کردم ، این تأکید بد معلم بود تا سوال او. “اما ، ظاهراً ، زندگی من قرار بود آن روز مسیر خود را پیدا کند ، زیرا در پاسخ به س hisال او ، معلم گفت:” شاید شما بخواهید برای بیان خود بازیگر شوید “، جایی که من تصمیم خود را گرفتم.”

بازیگر

به گفته رابرت دنیرو ، “بازیگری تعریفی ندارد ، طیف وسیعی است که هر بازیگری می تواند تعریف خاص خود را داشته باشد”.

وی می گوید: “فعالیت با توجه به شدت آن تعیین می شود.”

این بذله گو ایرلندی گفت: “تعریف من مخالف فریب است ، اما هیچ ارتباطی با ایده واقع گرایی ندارد. منظور من این نیست كه تا آنجا كه ممكن است به واقعیت نزدیك باشم یا از تخیل پرهیز كنم.” اکنون که بیش از پنجاه سال بازیگری داشته ام ، نیازی به گفتن نیست ، من دنیرو را می شناسم که سینما توهم بیش نیست. آیا قانون اول سینما فریب نیست؟ آیا تقلید از زندگی دیگران است؟ بنابراین نمی خواهم انکار كنم كه سینما ر aیاپرداز است. سینما بله ، اما بازیگر نیست. “برای بازی در نقش ، بازیگر باید تمام جوانب و جزئیات شخصیت را بداند.”

دنیرو می گوید که هیچ علاقه ای به شهرت ندارد ، حتی او آن را ناراحتی می داند که زندگی و کار را دشوار می کند. “جدای از اینکه شهرت و پاپاراتزی هر روز مانع حفظ حریم خصوصی می شود ، این بدترین سمت شهرت است. به همین دلیل است که همه در مقابل شما ریاکار هستند. احتمالاً دیده اید که مردم همیشه نسبت به افراد مشهور مهربان و مهربان هستند و حتی وقتی کلمات احمقانه و غیرمنطقی می زنند ، به آرامی واکنش نشان می دهند. این بدترین قسمت شهرت است. “من شخصاً دوست دارم که مردم متوجه من نشوند ، سریع و واضح نظر خود را در مورد من ابراز می کنند.”

بازیگری که با همکاری مارتین اسکورسیزی در فیلم هایی مانند خیابان داون ، راننده تاکسی ، دوستان خوب ، کازینو ، گاو سوخته چاودار ، تنگه ترس ، پادشاه کمدی ، نیویورک و ایرلند ، یکی از پرکارترین همکاری های کارگردان و بازیگر تاریخ سینمای جهان را دارد. وی در مورد جذابیت اقتصادی این بازیگر می گوید: “پول فقط برای داشتن زندگی راحت کافی است.” در حقیقت ، برای من پول به معنای خوشبختی است. راحت و بدون زندگی شاد و نه به عنوان مثال ، شادی و سعادت. نه ، با پول نمی توان به این موارد دست یافت. حتی موفقیت را نمی توان با پول خرید. ای کاش ده ها بار در زندگی پول نداشتم اما مثلاً فیلم من مردم را دوست داشتند. “اغلب اتفاق می افتد که فرد با وجود داشتن پول ، از احساس کمبود و پوچی بسیار نگران است.”

آزادی و خلاقیت

درباره بازیگری در سینما دو نوع برداشت اصلی وجود دارد. برخی تصور می كنند كه بازیگر چیزی بیش از یك ابزار دستی كارگردان نیست ، بنابراین كارگردان و هر كنترل باید بر هر لحظه حضور در اكران كنترل داشته باشند. گروه دیگری اما به آزادی و خلاقیت بازیگر به عنوان یک هنرمند اعتقاد دارند. رابرت دنیرو خودش در این گروه است. “هیچ چیز مهمتر از آزادی ، نه تنها در سینما و بازیگری ، بلکه در زندگی همه وجود دارد. فقط در آزادی انسان می تواند راه درست را پیدا کند. اکنون در سطح پایین تر ، در سینما نیز همین مسئله وجود دارد. در واقع ، اگر بازیگر اشتباه نمی کند ، چگونه می تواند توصیه های لازم را انجام دهد تا چنین اشتباهاتی را در آینده تکرار نکند؟ صرف نظر از اشتباه توصیه های آزادی ، این می تواند نوعی پرواز برای هر بازیگری باشد. یعنی اگر بازیگر احساس كنترل و محدودیت غیر منطقی نكند ، می تواند با سهولت بیشتری از خلاقیت و آزادی خود برای تقسیم طرفهای مختلف خود نسبت به اجرای بهتر استفاده كند. بسیار قدرتمند است. “

رابرت دنیرو در تحلیل خود از نوع بازیگری آن را “بازی رابرت دو نیرو” می خواند. “روش لی استراسبرگ به سبک رابرت دنیرو. ترکیبی از نظم و هرج و مرج. رایگان در یک قاب جامد. “اولین و مهمترین چیزی که می خواهم در بازیگری بفهمم این است که وارد اصل نقش شوم.”

سخت ترین کار دنیا

رابرت دنیرو می گوید که پس از شش دهه بازی در بالاترین سطح سینما ، پس از همکاری با غول های این جهان ، او هنوز هم در هر فیلم ، حتی در هر روز فیلمبرداری ، احساس اضطراب زیادی می کند ، دشواری های این حرفه حتی از درصد او کاسته نشده است. آنها نمی دانند بازیگری ، کار در فیلمبرداری ، کار سخت و دردناکی است. آنها دو ساعت می نشینند و به تماشای فیلم فکر می کنند که ساخت فیلم بسیار آسان است. جالب اینجاست که حتی منتقدان هم مشکلات سینما را درک نمی کنند ، اما واقعیت این است که سینما کار بسیار سختی است و ده ها نفر برای ساخت فیلم سخت کار می کنند. در این مدت ، سنگین ترین بار بر دوش بازیگران است. برای لحظه ای تصور کنید که به درون جهان ارل که توسط کارما هدایت می شود ، منتقل شده اید. شما می توانید یک صحنه دراماتیک یا کمدی را در حضور ده ها نفر بازی کنید. فكر كردن در مورد آن كاملاً دشوار است ، و گفته نمی شود این دشواری ، زیرا یك نفر ده بار ، بیست بار یا هزار بار آن را امتحان كرده است ، بنابراین دیگر مشكل نیست. “نه ، چنین دشواری هایی با تجربه آسان نیستند.”

استعداد:

به گفته رابرت دنیرو ، تعاریف موجود از استعداد که برای بازیگران مختلف به کار رفته است ، در سینمای امروز چندان موثر نیست. “یک بار گفته شد که می توان استعداد یک بازیگر را از توانایی او برای بازی در نقش های مختلف سلب کرد. این یک تعریف کلی است. این دروغ و اغراق نیست ، زیرا یک بازیگر با استعداد باید بتواند نقش های مختلف را در هر صورت بازی کند. اما فکر می کنم قدرتمندترین استعداد یک بازیگر این است که بتواند به درستی تصمیم بگیرد که کدام نقش ها و فیلم ها را بازی نخواهد کرد. این حتی از توانایی بازی در نقش های مختلف قدرتمندتر است. “یعنی اگر بازیگر انتخاب درستی داشته باشد ، می داند حضورش در كجا موثرتر است ، می تواند ضبط بهتری داشته باشد ، این استعداد بهتر در سینمای امروز است.”

در سال های اخیر ، رابرت دنیرو به دلیل عدم توجه زیاد به انتخاب نقش هایش ، برای فیلم هایش ، نداشتن آن وسواس قبلی در انتخاب آثار خود ، با انتقادات زیادی روبرو شده است. اثبات این مثال از نگاه منتقدان دنیرو انبوه فیلمهای سالهای اخیر وی است. این بدان معناست که این بازیگر که تقریباً هر سال فیلمی را برای همکاری انتخاب نمی کند ، طی سالهای اخیر در حدود شش یا هفت فیلم بازی کرده است و این مسئله انتقادات زیادی را در پی داشته است. رابرت دنیرو می گوید که نباید گروه کر یک فیلمبردار را در سینما خیلی دقیق تحلیل کرد. “عوامل زیادی در انتخاب فیلم دخیل هستند. چرا کارهای من در سال های اخیر را آنالیز نمی کنم تا طی یکی دو سال اخیر فیلمنامه ها یا فیلم نامه های مطلوبی را که دوست دارم بدست آورم؟ ماجراها را نیز می توان از این منظر مشاهده کرد. نه؟ “

اما در پاسخ به کسانی که معتقدند دنیرو با نادیده گرفتن آخرین انتخابات خود ، خاطره اعمال درخشان خود را از بین می برد ، لبخند بی اعتنایی زد. “بالاخره ، آیا می توان حافظه آن اقدامات را پاک کرد؟ منظورتان ، آخرین فیلم بد من است ، ها؟ فیلم های پدرخوانده و گاوهای عصبانی و رانندگان تاکسی تاریخ سینما را پاک می کنند. من یا این فیلم ها را بازی کردم یا بازی نکردم. اگر بازی کنم ، آنها برای همیشه در کارنامه من هستند. نکته دیگر این است که اکنون که دیگر وسوسه شهرت ، پول یا تجربه نیستم ، بازیگری برای من جای دیگری دارد. حالا نمی خواهم خودم را در بازیگری ثابت کنم. انجام شد و هیچ. اکنون در حال کار است. به عبارت دیگر ، بازیگری به خودی خود انگیزه است. “چیزی مانند تنفس اکسیژن ، چیزی مانند توجیه زندگی به معنای این است که من ، روبرت دنیرو ، اگر جلوی دوربین نباشم ، مرده ام.”

مقطع تحصیلی:

دنیرو ، که به همراه آلپاسینو یکی از بزرگترین بازیگران امروزی به حساب می آید ، می گوید که فیلم های خود و دیگران را منتقدانه تماشا می کند و می تواند چیزی را که از هر فیلم صدمه می زند درک کند و دریافت کند. “من می توانم از هر بازیگری یاد بگیرم. ، از خودم؛ منظورم این است که هر فیلمی ده ها درس برای من دارد. من به فیلم هایم از نظر صحت یا غلط بودن نگاه می کنم. “با نگاه کردن به فیلم های دیگران ، به این فکر می کنم که اگر آن فیلم را بازی کنم ، چه می کردم؟”

«وقتی جوان بودم ، مدلهای نمونه زیادی داشتم. به عنوان مثال ، جیمز ایمز دین ، ​​که من او را دوست داشتم ، یا مارلون براندو ، کلیفت مونتگومری ، ارالدین پیج ، کیم استنلی و گرتا گاربو. “آنها همیشه تازه و جدید بودند. حالا وقتی فیلم های آنها را می بینی ، باور نمی کنی که 3 یا 7 سال پیش بوده اند.”

انتهای پیام: