عمومی

انگار هیچ ‌جا برای آنها امن نیست

آنها در هیچ جای امن نیستند و اگرچه محدودیت ها یکی یکی برداشته شده اند ، اما ترجیح می دهند با دیوارهای خانه آرامش برقرار کنند. افرادی که نمی خواهند قلعه ساکت خود را رها کنند و حتی دوستان خود را ببینند یا به محل کار خود بروند ، حتی اگر از لحاظ اقتصادی رنج نبرند ، حتی اگر از پروتکل و مسافت اجتماعی پیروی نکنند.

به گزارش سرگرمی برای همه ، این روزنامه ایران وی نوشت: “وقتی می بینم افرادی که بدون ماسک و دستکش در خیابان راه می روند ، از ترس در داخل خانه می شوم.” من نمی دانم که آنها چگونه به کوه ها و دشت ها می روند و به راحتی روی زمین می نشینند. واکسن Corona پیدا شده است. “

آنها در هیچ جای امن نیستند و اگرچه محدودیت ها یکی یکی برداشته شده اند ، اما ترجیح می دهند با دیوارهای خانه آرامش برقرار کنند. افرادی که نمی خواهند قلعه ساکت خود را رها کنند و حتی دوستان خود را ببینند یا به محل کار خود بروند ، حتی اگر از لحاظ اقتصادی رنج نبرند ، حتی اگر از پروتکل و مسافت اجتماعی پیروی نکنند. اما پیامدهای این عواقب شدید چه می تواند باشد؟ آیا این اضطراب شدید باعث افزایش بیماری روانی نمی شود؟ این ایده خوبی است که در مورد آنها قدم بردارید و آینده را از طریق چشم افرادی ببینید که تا زمانی که 19 واکسن خشن پیدا نشود ، روزهای مختلفی را احساس خواهند کرد.

کیوان در 16 مارس خانه و زندگی خود را در تهران ترک کرد و به خانه پدرش در مشکین شهر پناه برد. از گوشه کورونا. او تقریباً سه ماه است که بدون توجه به تعداد دقایقی که هر روز برای خرید مشروبات الکلی و ماسک می گذرد ، در قرنطینه زندگی می کند. کار وی در تهران با کتابهای انتشارات مرتبط بود که پس از وقوع شیخ 19 قو متوقف شد. او اکنون در خانه روی چندین پروژه کار می کند ، ورزش منظم را انجام می دهد و در رسانه های اجتماعی داستان زندگی پرندگان ، حشرات و مورچه ها را در حیاط 100 فوت مربع خود می نویسد ، اما نیازی به معاشرت نمی بیند ، حتی فاصله خود را از دوستان دور می کند. “دلم برای دوستانم تنگ شده است. اما من هیچ ارتباط نزدیکی با هیچکدام ندارم ، زیرا احساس می کنم نیازی نیست که برای دیدن آنها بیرون بروم و تعداد افرادی که از داخل شهر می روند را افزایش دهم. “از طرف دیگر ، تعدادی درگیری و سوء تفاهم در رابطه وجود دارد که باعث اضطراب می شود.”

وی تهران را عامل اصلی نگرانی نسبت می دهد ، که وی از آن به عنوان تراکم بالای جمعیت در پایتخت یاد کرد. “من فکر نمی کنم لازم باشد برای چند روز اول در تهران بمانیم. از طرف دیگر ، من پول کافی برای استفاده از اسنپ و شنا ندارم. عبور از مترو واقعاً ترسناک بود. به یاد می آورم روزهایی که چندین بار مترو قدم می زدم ، احساس می کردم چیزهایی مثل توپ های پینگ پنگ که به سمت من می آیند ، به صورتم ضربه می زند و به من آلوده می شوند. من ترسیده بودم: در اوایل گفته می شد که می توان از طریق طبقه لوله فاضلاب یک سینک آشپزخانه را از طبقه بالای یک خانه دریافت کرد یا اینکه طبقه فوقانی تاج داشت. “من قبلاً مشروب الکلی می نوشیدم ، اما اکنون این مقدار کمتر است.”

وی برخلاف برخی از افرادی که پس از رفع محدودیت ها از ترک خانه خودداری کردند ، از اضطرابی که قبل از کرونا احساس می کرد صحبت کرد. “من چندین بار به روانشناسی رفتم ، اما جدی نبود.”

همانطور که گفته های او می گویند قرنطینه برای او یک لغزش شده است. پر از ویندوز جدید برای دیدن جهان و تعریف مجدد ایده های زندگی با آن برای سال ها. “جالب بود كه مشكلی با والدین ندارم. صادقانه بگویم ، من به تنهایی و تنهایی عادت كرده ام و زندگی جدیدی را تجربه می كنم كه خود من هیچ درگیری ندارم. “من می توانم تا یک سال در این ایالت بمانم.” البته او با همه این سخنان می گوید که می تواند در ماه ژوئیه به تهران برگردد. “اگر به تهران برگردم ، من از خانه خارج نخواهم شد و تا روزی که واکسن کروناویروس پیدا نشود ، با دوستان به کافه یا رستوران نخواهم رفت.” به نظر می رسد او از زندگی جدید خود بسیار خوشحال است که نمی خواهم با سؤال های بیشتری او را آزار دهم. سؤالاتی مانند “آیا زحل قبل از یافتن واکسن قبل از کرونا یکسان خواهد بود؟” آیا تاکنون فکر کرده اید که بخاطر ترس از بیمار شدن ، دور ماندن از دیگران چیست؟

در طی این سه ماه ، زهره حتی کمتر از کیوان از خانه خارج شده است. “در کل پنج بار.” من از اتومبیل هایی که قبلاً نداشتم نگران هستم ، اما اکنون دارم. وقتی بیرون می روم ، فکر می کنم مغز من در حال انفجار است. وقتی بیرون می روم تا زباله ها را جلوی درب بگذارم و افراد بدون ماسک را ببینم ، وحشت می کنم ، آنها را رها می کنم و داخل خانه می شوم. “من احساس می کنم که این چهار دیوار به حدی ایمن هستند ، که نه تنها از کورون ویروس بلکه از روابط با افرادی که قبل از کرونا برای من غیرقابل دسترسی بودند ، به هر طریق از من محافظت می کنند.”

او توضیح می دهد که قرنطینه اولیه کار دشواری بود ، اما او به تدریج عادت کرد و حالا تمام خریدهای خود را بصورت آنلاین انجام می دهد ، از راه دور با کمک رئیس خود کار می کند ، با فیلم ، سریال و کتاب سرگرم کننده است. چه زمانی واکسن وارد بازار خواهد شد؟ آیا تقلبی در بازار وجود ندارد؟ آیا نباید واکسن جعلی دریافت کنیم؟ “چگونه می توانیم که تحت تحریم هستیم ، دست خود را بگیریم؟”

زهره راحت و ساده است. او افسرده است و داروی خود را مصرف می کند. او کاملاً می داند که ادامه کار سخت قرنطینه او را آزار می دهد. “این عدم رویارویی با مردم ، اکنون صلح بیشتری را برای من به ارمغان خواهد آورد. یادم است که گرفتن مردم برایم سخت بود ، اما اکنون تنها هستم و هیچ کس ارتباطی با من ندارد. نیازی نیست که با کسی صحبت کنم و خوشحالم که ساعتها در خانه هستم. اکنون می توانم احساس خوبی داشته باشم ، اما می دانم که با آن کار سختی خواهم کرد ، می روم به جامعه باز می گردم و فکر می کنم باید تحت درمان قرار بگیرم. “اتحاد مجدد با مردم برای من سخت است و فکر می کنم توهین شده ام.”

او معتقد است که سرانجام به کار خود باز خواهد گشت ، اما اکنون هرگز به رستوران ها یا کافه ها نمی رود یا با دوستان خود دیدار می کند. “من نمی دانم که اگر من نمی توانستم زنده بمانم ، اما اکنون کاری برای انجام دادن ندارم زیرا نمی خواهم یک مرگ دردناک را بمیرم.”

روانشناس حسین ابراهیم مقدم از زوایای مختلف به قرنطینه نگاه می کند. البته با فرض اینکه قرنطینه کار به خودی خود باشد ، زنجیره بیماری را می شکند ، اما آسیب از جایی شروع می شود که به گفته ابراهیم مقدم ، عملکردهای روانی و اجتماعی را کاهش می دهد. او با یک مثال ساده شروع می شود. “همانطور که می گوییم اگر متوقف شویم ، ماشین متوقف می شود و امنیت بیشتری برای اشغالگران به وجود می آید. نیازی به توقف اتومبیل پارک شده نیست. اما اگر پدال ترمز را هنگام ایستادن فشار دهید ، پدال حتی شکسته خواهد شد. “ما در مورد قرنطینه و رعایت خانگی صحبت می کنیم وقتی که افراد مشاغل خاص و پرخطر دارند و ما از شما می خواهیم که متوقف شوید ، اما به نظر می رسد برخی افراد ترمزهای خود را روشن کرده و حتی روی پای خود بایستند.

وی نمونه هایی از افراد مبتلا به اختلال اجتناب یا افرادی که دارای اختلال اجتناب هستند را ذکر می کند. به عبارت ساده تر ، کسانی که مهارت های اجتماعی ندارند یا نمی خواهند با جامعه سر و کار داشته باشند. افرادی که قبل از کرونا با اضطراب خود ابراز همدردی نکردند و اکنون با شیوع این بیماری ، اضطراب و دوری اجتماعی آنها کاملاً منطقی به نظر می رسد ، و بسیاری از رفتار آنها را تأیید می کنند. “اگر از کسی که اضطراب اجتماعی دارد سؤال کنیم ، در خانه بمانید. یا ممکن است مهارت های اجتماعی خود را از دست بدهد ، ممکن است هرگز مهارت های لازم را کسب نکند و ممکن است همان روابط قبلی خود را از دست بدهد. در چنین مواردی ما قرنطینه را به شدت توصیه نمی کنیم ، زیرا آنها باید یک رابطه اجتماعی داشته باشند. البته با مسافت و پروتکل. “

ابراهیم مقدم آینده را پیش بینی می کند. وی گفت: “پس از پایان کورونا ، منتظر افرادی با اضطراب بالا ، اختلال وسواس ، اجباری ، اختلالات جسمی و اختلالات شدید شخصیتی که خود درک می شوند ، می کنیم. آنها از دست می دهند. “جدا از مهارت شغلی خود ، اگر مهارت های اجتماعی خود را به دلیل قرنطینه از دست بدهند ، اوضاع کاملاً خارج از کنترل خواهد بود و فقر اقتصادی در کنار آشفتگی های ذهنی مشکلات زیادی را ایجاد می کند.”

برای مبتلایان به این اختلالات و اضطراب ، همین حالا با روانشناسان مشورت کنید ، تا زمانی که این اطمینان را داشته باشند که به محض پایان بیماری ، قادر خواهند بود با یک ذهن سالم به جامعه برگردند. “بایستید.”

انتهای پیام