اسارت به روایت دشمن – سرگرمی برای همه
ما با اسرای عراقی عملیات ثامن الائمه (ع) صحبت می کردیم. گفتند مجبورند. یکی از آنها خیاط بود و گفت من را به زور از مغازه بیرون آوردند و برای جنگ فرستادند.
به گزارش سرگرمی برای همه ، شهریار کبیری یکی از هموطنانی است که در طول هشت سال دفاع مقدس نقش متفاوتی را ایفا کرد. وی گفت: “من آزاد نیستم ، اما من یکی از اسرای عراقی در زندان های ایران بودم.” به یاد دارم که در عملیات ثامن الائمه ، ما تعدادی از اسرا را که جایی برای نگه داشتن آنها نداشتیم ، به زندان جدید کارون (در اهواز) منتقل کردیم ، آنها بیشتر بعثی بودند و برخی از آنها کارگر بودند.
ما با آنها صحبت کردیم. گفتند مجبورند. یکی از آنها خیاط بود و گفت من را به زور از مغازه بیرون آوردند و برای جنگ فرستادند. بسیاری از اسرای عراقی سنی مذهب بودند و چون رابطه بین رزمندگان ما و آنها تأثیر شدیدی بر آنها داشت ، تقریباً 80 نفر از 120 اسیر عراقی كه گفته بودیم شیعه هستیم ، اما نمی توانیم بگوییم.
این عمدتاً به دلیل نفوذ رزمندگان ما در رفتار با اسرای عراقی بود ، که بسیاری از آنها را مجبور کرد به عراق باز نگردند و از ترس نیروهای بعثی در عراق خود را اهل سنت معرفی کردند. زیرا صدام شادی را به شیعیان نشان نداد. نگرش ما نسبت به اسرای بعثی به هیچ وجه قابل مقایسه با رفتار نیروهای عراقی با اسرای عراقی نبود.
شهید بیگ دوست صمیمی من بود وکت پس از اسارت درگذشت. شهید بژ می گوید: “از او پرسیدم که نیروهای بعث چگونه با او برخورد کردند.” وی گفت: آنها خود شیطان بودند. “
اما من که از جمله زندانیان عراقی در زندان کارون اهوازی بودم ، دیدم که نیروهای ما و پزشکان ما تمام تلاش خود را برای درمان زندانیان عراقی در صورت وخیم بودن انجام خواهند داد و در برخی موارد این امر در میانه ما ضروری بود. جنگنده مجروح عراق “.: او ابتدا به درمان اسرای عراقی پرداخت. “اما دلیل دیگری که من به وضوح برای آن دیدم این بود که نیروهای ما سعی کردند وقتی عکس یک خانواده مجروح عراقی را در جیب خود دیدند ، زندانیان عراقی را زنده نگه دارند و از آنها مراقبت کنند.”
انتهای پیام: