آمریکا در فضای روانی «جنگ‌های داخلی»

گروه بین الملل خبرگزاری آنلاین سرگرمی برای همه – مهدی پورصفادر آوریل 1865 ، هنگامی که ژنرال رابرت لی ، فرمانده ارتش شکست خورده ، نیروها و نیروهای متحد خود را به ژنرال گرانت تحویل داد ، جنگ داخلی آمریکا با 400000 تلفات پایان یافت. سوالی در ذهن همه سیاستمداران این کشور وجود داشت. آیا جنگ داخلی آمریکا تکرار خواهد شد؟

تحولات بیشتر در ایالات متحده ، از جمله رشد اقتصادی بالا ، اولین قدرت صنعتی آن در اوایل قرن بیستم و تصویب قوانین متعدد برای ادغام اقلیت های نژادی مختلف ، احتمال چنین اتفاقی را به حداقل رسانده است. از طرف دیگر ، در ایالات متحده ، قدرت و کنترل نیروهای امنیتی فدرال ده ها برابر بیشتر از قرن نوزدهم است. ،

با این وجود ، با توجه به همه اینها ، روند تغییرات اقتصادی و اجتماعی پس از بحران اقتصادی سال 2008 ، مانند دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ ، باعث ایجاد اختلافات عمده سیاسی در ایالات متحده شده است که به راحتی قابل حل نیستند. شکاف هایی که به طور اتفاقی به صحنه سیاسی ایالات متحده نشت می کند ، توانایی های مخفی سیستم فدرال است.

فدرالیسم سنگر یا بستری برای جدایی طلبی است

ایالات متحده کشوری است که سیستم قانونگذاری و حاکمیت آن ناگزیر مبتنی بر نوعی تفکیک قوا بین دولت و دولت مرکزی است.

این تفکیک قوا ، ایجاد شده از طریق سیستم عادی قانونی ، گاهی اوقات چنان پیچیدگی در صحنه سیاسی ایجاد می کند که می تواند روند عادی اداره را به یک بحران تبدیل کند ، مانند تفسیر آئین نامه ها و اعلام نتایج ریاست جمهوری اخیر ایالات متحده . حالت های مختلف کاملاً مشهود بود.

البته آمریکایی ها ادعا می کنند که چنین سیستمی می تواند آزادی کامل شهروندانش را تضمین کند ، اما واقعیت این است که در دوران تفرقه سیاسی بعد از ترامپ ، این سیستم ممکن است به یک نقطه ضعف تبدیل شود.

شواهد زیادی از اختلافات جدی سیاسی و اجتماعی در ایالات متحده وجود دارد ، اما شاید یک نظرسنجی اخیر که به طور مشترک توسط Yoga و Bright Line Watch انجام شده نشان داده است که دو سوم جمهوری خواهان در جنوب ایالات متحده هستند. آنها خواهان تقسیم ایالات متحده و ایجاد اتحاد با کشورهای همسایه هستند.

این نظرسنجی نشان داد که در 13 ایالت آمریکای جنوبی ، از جمله تگزاس ، جورجیا ، فلوریدا ، آلاباما و فلوریدا ، حدود 66 درصد از جمهوری خواهان می خواهند از دولت فدرال جدا شوند و اتحادیه خود را تشکیل دهند. محققان از South Union ، از جمله تگزاس ، اوکلاهما ، آرکانزاس ، لوئیزیانا ، می سی سی پی ، آلاباما ، جورجیا ، کارولینای جنوبی ، کارولینای شمالی ، ویرجینیا ، کنتاکی و تنسی نظر سنجی کردند.

نکته جالب این است که با مرور نام این حالت ها از راه دور ، یک واقعه تاریخی در ذهن همه زنده می شود. این ایالت ها در همان لیستی هستند که در سال 1862 وقتی آبراهام لینکلن رئیس جمهور شد ، ایالات متحده را ترک کرد. این حمایت از جدایی طلبی پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نه تنها کم نشده است بلکه افزایش یافته است. آیا واقعاً تاریخ به روش دیگری تکرار می شود؟

* وضعیت کشورها چگونه است؟

البته این نظرسنجی نمی تواند دلیلی برای شروع جنگ داخلی فردا یا چند ماه یا یک سال باشد. قانون اساسی ایالات متحده خروج ایالات متحده از اتحادیه را منع کرده است و توانایی های امنیتی و نظامی دولت فدرال اجازه چنین کاری را به آن نمی دهد. با این حال ، آغاز بحران را می توان وقایع مربوط به دستگاه های تقنینی و حکومتی هر ایالت دانست.

واقعیت این است که در جریان مبارزات انتخاباتی سال 2020 ، گرچه دموکرات ها توانستند پیروزی چشمگیری در انتخابات ریاست جمهوری-کنگره بدست آورند و در واقع دو رکن مهم قانونگذاری اجرایی را تصاحب کنند ، جمهوری خواهان در قوه مقننه – اجرایی ایالت پیروز شدند. “همانطور که گفته شد ، با توجه به ماهیت و اختیارات دولتهای ایالتی ، این حزب از امتیازات زیادی برخوردار است و جدایی طلبی به سرعت در میان طرفداران آن رشد می کند.

قدرت ایالات متحده هنگامی رشد می کند که واشنگتن به مانعی جدی در برابر مسائل دفاعی و سیاست خارجی تبدیل شود. ایده آل برای اداره هر ایالت ، فرماندار ایالت ، ایالت و مجلس سنا باید به یک حزب داده شود. وضعیت فعلی در 38 ایالت آمریکا این است که 23 ایالت در دست جمهوری خواهان و 15 ایالت در دست دموکرات ها است.

دوازده کشور نیز به دلیل تضاد جدی منافع بین دو کشور در بن بست سیاسی قرار دارند. البته در گذشته اوضاع گاهی بدتر از اکنون بود ، به عنوان مثال ، در دهه 1990 ، در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون ، جامعه ای وجود نداشت. همبستگی ملی در مورد اهداف بالقوه تقریباً در هر زمینه ای دیده می شود ، حتی موضوعات چالش برانگیزی مانند استیضاح رئیس جمهور نیز وضعیت را ناراحت نکرده است ، اما وضعیت تغییر کرده است.

دلایل زیادی برای این بحث وجود دارد ، اما شاید جدی ترین آن ترس از هضم شدن در تحولات اقتصادی و اجتماعی باشد که سفیدپوستان را در گوشه حلقه قرار داده است.

* سرکوب دولت به بهانه حمایت از قانون

بسیاری از ایالت های کاخ سفید به سبک زندگی خود افتخار می کردند و تجارت مستقل از دولت مرکزی را اداره می کردند ، اما اکنون چیزی باقی نمانده است. بسیاری از صنایع بزرگ به مکزیک ، کانادا و حتی چین و هند منتقل شده اند و صنایع جدید عمدتاً در کشورهای دموکراتیک مانند واشنگتن دی سی ، کالیفرنیا واقع شده اند.

حتی در بحبوحه شکست دولت ترامپ ، در میان مدت ، به نظر نمی رسد که صحبت از دولت جمهوری خواه باشد. پاسخ دولت های جمهوری به این شرایط استفاده از اختیارات قانونی ایالت برای نوعی شورش علیه دولت مرکزی است. طبق اصل “حاکمیت” قانون احزاب در ایالات متحده ، دولت ایالتی می تواند این قانون را لغو و قانون دیگری را جایگزین کند اگر مغایر قانون تصویب شده توسط شورای شهر باشد.

بنابراین ، دولت های جمهوری نه تنها در برابر دولت مرکزی مقاومت می کنند ، بلکه هر قانونی را که شهرهای دارای اکثریت دموکراتیک در حوزه قضایی خود تصویب می کنند ، لغو می کنند.

اکنون نمونه های بی شماری از لغو چنین قوانینی توسط دولت های ایالتی – محافظه کاران جمهوری خواه – وجود دارد. در همین حال ، بیشتر مردم شهر دموکرات هستند و حومه شهرها مخصوص هواداران جمهوری خواه است.

این نوع پارگی یادآور پارگی است که در طول جنگ داخلی آمریکا وجود داشته است. دموکرات های دموکرات در شهرهای بزرگ و جمهوری خواهان در ایالت ها و ایالت هایی که بخشی از جمعیت آنها روستایی بودند.

دامنه این شکاف روز به روز در حال گسترش است. به عنوان مثال ، ایالت جورجیا در صدد قانونی برای محدود کردن حق رای اقلیت ها و سیاه پوستان است تا مانع از تکرار پیروزی دموکرات ها در انتخابات 2020 شود. سایر ایالت های جمهوری خواه قوانین بسیار سختگیرانه ای را علیه هرگونه اعتراض خیابانی تصویب کرده اند که حتی اجازه عبور وسایل نقلیه را هنگام بسته شدن جاده ها می دهد.

در مورد وعده افزایش دستمزد ، برخی دولت های ایالتی به دنبال ممنوعیت هرگونه افزایش حداقل دستمزد هستند. حتی اخیراً ، برخی از ایالت ها محدودیت های فدرال را در جلوگیری از شیوع ویروس کرونا غیرقانونی اعلام کرده اند ، از جمله تعطیلی مشاغل ، بستن رستوران ها و جلوگیری از آن.

این لیست قطعاً در دوره لیست طولانی تر است.

* ایالات جنوبی چه خواهند کرد؟

با توجه به شرایط موجود ، تنها راه نجات شهرهای دموکراتیک از مشروعیت جمهوری خواهان مداخله فدرال است. دولت بایدن نیز در این زمینه گام برداشته است. به عنوان مثال ، برنامه مفصل تضمین حقوق رای دهندگان که توسط دموکرات ها در کنگره ارائه شده است.

البته این برنامه در حال حاضر مورد بحث مخالفان جمهوری خواه نیست ، اما مشخص نیست که تا چه زمانی امکان پذیر است. دولت بایدن نیز به دنبال تأمین قانون حداقل دستمزد از طریق قانون بودجه سال 2022 است.

طبیعتاً چنین اقداماتی به مذاق جمهوری خواهان خوشایند نخواهد بود ، بنابراین واضح است که با شکست ترامپ ، تمایلات جدایی طلبانه در میان آنها افزایش یافته است.

جمهوری خواهان می دانند با ادامه تسلط دموکرات ها بر کنگره یا کاخ سفید ، احتمال مخالفت آنها با لایحه های فدرال کاهش می یابد. به نظر می رسد که آنها اکنون منتظر انتخابات میان دوره ای سال 2022 به ریاست جمهوری 2024 هستند ، اما اگر دموکرات ها هنوز پیروز می شدند چه؟

آیا می توان انتظار داشت که چنین حادثه ای در جریان جنگهای جدایی طلبانه ، و گارد ملی ایالات متحده برای سرکوب قیام سفید به جنوب برود؟ احتمال اینکه اکنون چنین اتفاقی بیفتد زیاد نباشد ، اما دوران ترامپ نشان داده است که در ایالات متحده در شرایط سخت ممکن است هر اتفاقی رخ دهد.

انتهای پیام /