فضای فرهنگ را از خالتورهای خالکوبی شده صیانت کنید!

یکی از سوالات آنها این است که چرا 7000 نفر با خالکوبی به کنسرت رفتند؟ صدای قلبش؟ نزدیک تر به جاده. اخلاق خوبش؟ پول کمتر برای بلیط. یا فحشا جالبش؟ شاید بهتر باشد سوال بالا را اینگونه مطرح کنید. چرا نباید 7000 نفر به چنین کنسرتی بروند؟ مدیریت خوب؛ رویکرد عقلانی و برنامه ریزی دقیق مسئولان فرهنگی؟ یکنواخت در اطراف موسیقی، بدون هیچ زحمتی. گروه های جامعه چقدر باید بپردازند؟ یا انواع سرگرمی برای جوانان و تخلیه انرژی آنها.

با توجه به شناخت مسئولان وفادار و ارزشمند کشورمان در طول سالیان گذشته، طبیعتاً انتظار نداریم که مانند نیچه باور کنند که «زندگی بدون موسیقی اشتباه بزرگی است»، اما حداقل انتظار نخود ندارند. متحمل شدن این همه آسیب اجتماعی و هشدارهای خطر. فرهنگ نسل جوان نشانه های حیاتی دارد. البته با توجه به گذشته و تحصیلات مسئولان معاونت هنری، هیچکس توقع ندارد که آنها مهندس فرهنگی باشند، اما دوست دارم حداقل فرهنگ را به حال خود رها کنند، سنگسار را برای مدتی کنار بگذارند تا تصادفی خواهد بود یا با معجزه همه سختی ها، به دلیل ناخودآگاهی، و سوءتفاهم از هنر و فرهنگ نامناسب خود به خود حل می شود. همان ماجرای ترک مارادونا و گرفتن غضنفر.

نگران این همه زیاده خواهی نباشید، مثلا داشتن یک برنامه مدون برای ترویج فرهنگ، فقط تکلیف خود را به عنوان یک هنر مشخص کنید، به خصوص مقوله ای به نام موسیقی و به وضوح بیان کنید که با چند نفر هستید. دماغ و خدا، و صمیمانه و یکبار برای همیشه نظر واضح و شفاف خود را در مورد یک مورد خاص بیان کنید، مثلاً آیا موسیقی اشتباه بزرگی با سازهایش است یا خیر؟ چرا هنر می خواهی؟ بازی “Push Forward و Push Back” را راه اندازی کنید. چنین سیاست کجی به این فرهنگ بیمار می انجامد. شتر سواری زنگ و رم را خم نمی کند و به صدا در نمی آورد.

به نظر شما چرا توصیف کار هنری شما چیست؟ کنترل خالص؛ آیا این یک ارزیابی نظارتی و نه دفاعی و پشتیبانی است؟

بی شک عجیب ترین چیز در دنیا قرار گرفتن افرادی است که برای کاهش شادی مردم به کنسرت می آیند. آنها سعی می کنند !!

چرا سر دردناک را پاک می کنید؟ خودمان را گردن بزنیم تا نه سردردی باشد، نه طاقتی در برابر این همه فسادی که هنر به وجود آورده است، که حتی نیازی به دستمال نداشته باشیم تا برای قیصریه بسوزیم. می دانم با هنر مخالفتی ندارید، البته دنبال هنرمند، پاستوریزه هستید، اما آیا ۴۰ سال فرصت و درس برای این کار کافی نبود؟ از سالن کنسرت استانبول بگیریم یا از کتاب 100 جلدی؟

دوستداران فرهنگی دلسوز; اگر شبیه تنبک باشید، حتی از راه دور، مانند صفحه تلویزیون، مقداری به دست خواهید آورد. اینکه او شرمنده نیست; آیا از کسی تعریف می کنید؟ کل درب تخته را باز کنید و با تغییر کاربری به کسب و کار محترم تری فکر کنید. ما همچنین با پشت شما چنگ و چنگ می‌نوازیم، چنگ نمی‌نوازیم. در نهایت، چگونه صدای چیزی را که نمی بینید دریافت می کنید؟ پدیدار شدن؛ شجریان; نوری؛ رفیع; کسی؛ یاحکی; مشکدیان; کلهر; معروف؛ بدیع ذوالفون; شناز; خوانساری; پایور; پیشنهاد عبادی و … نباید حداقل کار ما را به جایی برساند که بتوانیم به این تتلو پناه ببریم.

حداقل نوازندگانی را که از سالن بیرون کشیدیم به خیابان نکشیم.

مطمئن باشید آینده هم به روزگاری افتخار خواهد کرد که این همه فحشا و کتک و سرکوب و کتک نوشته شده است;

تعداد انگشت شماری از افراد منحرف باقی مانده است که بی جهت کشته و کشته شده اند. خب بذار همه صبر کنن بالاخره کمی خاک روی سرشان می ریزند. اجازه ندهید جمع شوند و بروند. اصولا چه مجازاتی بهتر از اینکه به آنها فضایی برای خرج کردن 100 میلیون تومان بدهیم؟ کلی برای مسافرت عذاب می کشد و در صف ایستاده و … خواننده مورد علاقه آنها می آید و هنگام خواندن عطسه می کند. کلی هم باید به خواهر مادرشون توهین کنه.

بیایید جلو برویم؛ اگر راه کنسرت دوستان به ترکیه ختم شود. زیرا این راهی بود که مقامات را به ترکیه رساند. جلوگیری از فرار مغزها تنها راه فرار از دست و پا را ارائه دهید که کل ارز را از محدوده خارج می کند.

با اجازه تجار تحت تحریم. من همچنین فکر می کنم که تحریم های ظالمانه خارجی بسیار کمتر از تحریم های داخلی من تأثیرگذار است. خدای نکرده کی میتونه 7000 نفر رو 2000 مایلی یه شبه از خونه هاشون دور کنه غیر از فضایی که ما درست کردیم؟ حتی پدر ترامپ هم نتوانست این کار را یک شبه انجام دهد “ارز یک میلیون دلاری” برو از این مملکت! خب حالا به جایی رسیده ایم که مردم برای درمان فیزیکی و واکسیناسیون به ارمنستان و برای تجدید قوا به استانبول می روند. بد نیست یک کلینیک پزشکی در کشور راه اندازی کنیم تا به قیمت حفظ فرهنگ ویران شده را نجات دهیم. بله، می دانم که این کارها گران است، اما هزینه آن بسیار کمتر از فرستادن آقازاده ها به کشورهای غربی است.

با توضیحات بالا، لطفا کمی به فضای واقعی فکر کنید، با ارتفاع یک سوزن از آن محافظت کنید. البته اگر داشته باشید، فضای مجازی به خوبی محافظت می شود، و شما، مسئولان، همان رویای قدیمی را که داشتید و دارید، محقق خواهید کرد. خدمت خواهد کرد. اجازه ندهید با انگ و برچسب زدن به آنها شما را با کسانی که اینقدر دلسوزانه صحبت می کنند راحت کنیم. اساساً برده ها مانند بردگان مانند بردگان مستعمره و مزدوران هستند. سرت را از زیر برف بیرون بیاور تا ببینی جوانانی که تسلیم آینده کشور هستند، یا در صف سفارت ها ایستاده اند یا کنسرت های خارجی می روند. البته نه برای سرگرمی؛ برای یافتن فرصتی کوتاه برای فرار.

این کار فقط با کمی دلسوزی و ترویج فرهنگ درست انجام می شود. با شعار و زمزمه و سخنرانی زیبا و هیجان و داد و فریاد و اتو انجام نمی شود. امثال من که دشمن هستند و تنبان را دوست دارند حذف کنید تا خودمان ببینیم به کجا می رویم.

اگر فرهنگ را درک کنید، اقتصاد درست می شود، زیرا شعور میهن پرستی با گسترش فرهنگ در اعماق جان ها میسر می شود، جلوی فساد، اختلاس ها را می گیرد که خیلی بیشتر از تحریم ها ما را نابود می کند. خواهد گرفت! به خصوص با رهبری که از هر فرصتی استفاده کرده و همیشه در انجمن های هنری و ادبی ظاهر می شود، و البته خودش. دستش آتش گرفته است.

حالا اگر می توانید این کار را انجام دهید، آن را بگیرید و ضربه بزنید. انشاالله