کیشومات رفیق استالین – سرگرمی برای همه
سیاست احمدی نژاد در برابر خروج نیروهای شوروی از ایران چگونه بود؟
به گزارش سرگرمی برای همه ، این روزنامه همشهری او نوشت: “هنگامی که او فرمان عدل مظفر را نوشت ، شاید از نظر بسیاری ، وی با خطی خوب ، یکی از دبیران دربار مظفر بود و در مورد رد فرمان مشروطه توسط شاه می نوشت. اما غم دیگری در سرش بود. Ahmad v awam ، معروف به v avam al Saltana ، در تاریخ معاصر ایران زندگی پر فراز و نشیبی داشته است. از دبیر دربار سلطنتی تا پنج نخست وزیر و سرانجام مرجعی در تبعید در سیاست ایران. با این حال ، در تاریخ ایران ، وی به خاطر سیاست مشهور است: اگر در یادداشت های سیاسی او سیاه و سفید نگاه نکنیم ، می توانیم آشفتگی تاریخی را در دوره های مختلف درک کنیم.
احمدی نژاد ، در یک مقطع حساس در تاریخ ایران ، به یک منبع ستایش بزرگ تبدیل شده است. او را می توان نمونه ای از سیاست های ایران دانست ، با هوش ، ذکاوت ، که در مذاکرات با یک قدرت بزرگ بسیار عالی بوده ، نتایج خوبی به دست آورده است. احمد وهام در چهارمین دوره نخست وزیری خود در زمستان سال 1954 نخست وزیر شد ، زمانی که سه سال پیش ، در یک قتل عام نیروهای مسلح ، مردم در یک قیام در اعتراض به قحطی و قحطی کشته شدند و زمینه را برای سقوط ایجاد کردند. دولت او آن را ایجاد کرد.
در سالهای بعد ، هنگامی که نیروهای اشغالگر در ایران حضور داشتند ، دولتهای عجول برای چند ماه روی کار آمدند ، تا اینکه پس از پایان جنگ جهانی دوم ، اتحاد جماهیر شوروی ، انگلیس و ایالات متحده توافق کردند ایران را ترک کنند. جمهوری خودمختار آذربایجان ، به رهبری پیشگاری جمهوری جمهوری مهاباد ، به رهبری قاضی محمد ، در عمل نشان داده است که آنها آمادگی خروج از ایران را ندارند و احتمالاً برای تقسیم دو قسمت مهم تاریخی ایران نقشه ها را بنا نهاده اند. احمدی نژاد ابتدا در خانه رقبای خود مانند سید یعیا طباطبایی معروف به برنامه شلوغ و جنجال های سیاسی را شکست ، آنها را دستگیر کرد و سپس به اتحاد جماهیر شوروی متوسل شد. قوام با محاسبه می دانست که دو دولت خودخوانده آذربایجان و کردستان عملاً تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی قرار دارند و به جای مشارکت در عرصه داخلی ، باید خود را نزد ارباب آنها ، برادر بزرگترش ، رفیق استالین ، رئیس حزب کمونیست شوروی ببندد.
قبل از مذاکره با اتحاد جماهیر شوروی ، دولت یک ابتکار بحث برانگیز را در پیش گرفت: دولت ائتلافی از اعضای حزب توده ایران ، حزب همدل و طرفداران سیاست اتحاد جماهیر شوروی در ایران تشکیل داد تا به شوروی چراغ سبز برای درک آن بدهند. این موضوع در سیاست داخلی کشور سر و صدا ایجاد کرد ، اما وام می دانست که باید راهی برای پیشبرد اهداف خود پیدا کند. او دریافت که درخواست اصلی اتحاد جماهیر شوروی برای ترک ایران امضای پیمان نفتی با شمال است ، بنابراین برای مذاکره با آنها به مسکو رفت. قوام در اولین روز حضور خود در مسکو با وزیر امور خارجه شوروی مولوتف دیدار کرد. روز دوم ، وام با استالین ملاقات کرد و در مورد تخلیه ایران از نیروهای شوروی صحبت کرد. استالین پیشنهاد جوان 21 ساله را برای عقب نشینی نیروهای خود از ایران در سال 1921 رد کرد. طبق ماده 6 این پیمان که به اتحاد جماهیر شوروی حق داشتن نیرو در خاک ایران را داده و موضوع آذربایجان را موضوعی داخلی مربوط به ایران خواند. اتحاد جماهیر شوروی هیچ انتظاری در مورد خاک ایران ندارد.
بنابراین ، اولین جلسه استالین نتیجه ای نداشت. در همان زمان ، دولت اتحاد جماهیر شوروی نامه ای را به هیئت ایرانی در مسکو ارسال کرد و در آن اظهار داشت که “از آنجا که طرف ایرانی پیشنهادات شوروی را نپذیرفت ، دولت شوروی می خواهد نفت را به شمال ایران واگذار کند.” با این اقدام مسکو ، قوام تصمیم گرفت با اجبار اتحاد جماهیر شوروی را ترک کند. وی تصمیم خود را به مولووتف ، کمیساریای وزارت امور خارجه اطلاع داد. استالین تصمیم گرفت برای نمایندگی ایران ضیافتی ترتیب دهد تا آنها را آرام کند و آنها را از مسکو برکنار کند. گفته می شود که کاوام در این دیدار با استالین موافقت کرد تا حقوق اداری و فرهنگی آذربایجان را که در قانون اساسی در سازوکار انجمن ایالتی قید شده ، در نظر بگیرد و البته در مسئله نفت نیز موافقت کرد که نفت را به شمال ایران واگذار کند. در مجلس است مورد بعدی که به زودی برگزار خواهد شد ، آن را سازماندهی می کند. این توافقنامه به توافق نامه قوام-سادچیکوف (سفیر شوروی در ایران) معروف شد. توافقی که البته هرگز عملی نشده است و در حقیقت فرصتی برای ارائه در پارلمان بعدی پیدا نکرد.
قوام که در آن زمان در مسکو بود ، به دلیل خروج از ایران شکایتی را علیه شوروی علیه شوروی مطرح کرد. معلوم شد که این در شرایطی بود که قدرتهای دیگر مانند ایالات متحده و انگلیس که نگران سیاست شوروی در ایران بودند ، در برابر شوروی مقاومت می کردند. واوام مسئله ایران را در داخل به موضوعی بین المللی تبدیل كرد و از طرف دیگر با استفاده از فشارهای بین المللی سعی در دستیابی به حداقل تفاهم با اتحاد جماهیر شوروی داشت تا آنها را ترغیب به ترك ایران كند. این منجر به پیروزی کاوام در این بازی شد ، او مانند یک شطرنج باز ماهر استالین را مبهوت کرد. در اوایل سال 1325 ، ایستگاه رادیویی مسکو اعلام کرد ارتش سرخ در حال ترک ایران است.
البته واوام شانس بعدی نخست وزیری را نداشت ، در ژوئیه سال 1931 ، پنج سال پیش ، هنگامی که محمد مصدق با عصبانیت استعفا داد ، موافقت کرد که جای او را بگیرد ، اما وی فقط سه روز نخست وزیر بود ، در 20 ژوئیه ، در یک خیزش مردمی مجبور به استعفا شد. خانه وی در خیابان 30 تیر ، که سابقاً به خیابان واوام السلطنه معروف بود ، تخریب ، غارت ، به اروپا گریخت و بعداً در سال 1334 در تهران درگذشت.
احمدی نژاد را می توان نمونه درخشان یک سیاستمدار ایرانی دانست که زمانی در اوج حکومت خود بود و بعداً به زندان تبعید شد. “مانند تاریخ ایران ، طوفان.”
انتهای پیام: