عمومی

نگاه «آیتی» به تاریخ منتقدانه و تحلیلی

او در اکتبر 1964 در یک تصادف رانندگی درگذشت. و مایه تاسف است که اگر آنها در دهه های آینده زندگی خود زنده بودند ، چه تعداد شغل به سابقه تحصیلی درخشان آنها افزوده نمی شد ، چه تعداد دیگر از دانش آموزان برجسته تحصیل نمی کردند. در واقع حرفه معروف مرحوم آیتی تاریخ بود ، علم تاریخ ، به ویژه تاریخ اسلام.

این جمله شهید مطهری که فرمود: به جرأت می توان گفت که در تمام تهران شاید در همه کشورها ما کسی مثل او را نداریم که با این داستان احاطه شده باشد. “هیچکس مانند او نیست که جزئیات این قسمت از تاریخ را بداند ، با آن احاطه شده باشد … همه سخنان او را شواهد می دانند.” مانند داستان پیامبر اسلام که یکی از ناب ترین کتابها در آشنایی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. تاریخ عاشورا ، تاریخ اسلام در اندلس و … همگی گواه این واقعیت است که او در این زمینه ها تبحر بسیار خوب و بسیار خوبی داشت و در عین حال منتقد برجسته ای بود.

وی به همراه دکتر شهید رحمت الله علاحی و دکتر فیاض ، بنیانگذار نسل جدیدی از مورخان مسلمان بودند که به دنبال ارائه تاریخ اصلاح شده و ناب اسلام از طریق مراقبه شیعی بودند. در حقیقت ، آنها نسل جدیدی از مورخان شیعه هستند که با تمام سنت ها ، تاریخ ها و روزها آشنایی کامل دارند ، زیرا قبل از ظهور کلمه تاریخ در تمدن اسلامی ، “روز” به عنوان یکی از اصطلاحات تاریخی استفاده می شد. در نتیجه ، آنها کار خود را با تسلط کامل بر همه این متون ، همزمان با رویکرد انتقادی-تحلیلی انجام دادند.

یکی از کلمات مرحوم آیتی است. “مورخ باید از احتمال تحریف تاریخ آگاه باشد ، با تردید به کار مورخان و محققان سابق نگاه کند.” به گفته وی ، نتیجه تحقیقات در تاریخ ، کشف زبان ملت ها ، علل پیشرفت ، عوامل بدبختی است ». این یک دیدگاه کاملاً انتقادی و هوشیارانه از دیدگاه تحلیلی تاریخ متوفی است. گفته می شد که امثال مرحوم آیتی ، مرحوم فیاض یا مرحوم شهیدی به نظر می رسید که سخنان بزرگان تاریخی را به طور کامل پذیرفته اند. اما این مورد نیست. این واقعیت که باید به کار مورخان و مورخان گذشته با شک و تردید نگریسته شود ، دیدگاه انتقادی و تفسیری-پژوهشی این استادان متأخر را نشان می دهد.

در مقدمه بیوگرافی استاد ، تأکید می کنم که شیعیان تلاش ها ، استعدادها و توانایی های خود را بر نوشتن تاریخ متمرکز می کنند ، نه بر بیان ، توصیف ، حفظ ، و البته حفظ ، ارتقاء و انتشار. معصومین (ع) توجه کمتری به “تاریخ با ما ، تاریخ” داشتند. بنابراین ، اگر حجم آثار شیعه در تاریخ اسلام را با حجم کتب تاریخی اهل سنت مقایسه کنید ، خواهید دید که چقدر فاصله دارد. در واقع شیعیان دیدگاه متفاوتی نسبت به این موضوع داشته اند. از نظر شیعه ، در زندگی امامان معصوم ، از یک سو ، بیان معانی ، آموزه ها ، حقایق ، تفسیر و توضیح اورانیوم را داریم و از سوی دیگر ، تداوم نعمت های اورانیوم پیامبر خدا از زبان معصومین. و مهمترین و قدرتمندترین چیز حفظ آنهاست. به عنوان مثال ، آیا نهج البلاغه را می بینید که کلمات مرحوم سعید راز را به امیر (ع) رج ترجمه می کند؟ رجوع به صحیفه سجادیه و توحید مفضل شود. این بسیار بیشتر از این است که مثلاً یک داستان جامع درباره امیرالمومنین بنویسید و جزئیات زندگی تاریخی او را توضیح دهید. بر اساس معنایی که تاریخ اعمال معصوم در قلمرو اندیشه شیعه است. این به خودی خود یک استدلال است ، استفاده و مفید بودن آن از نظر گویش مطلقاً کمتر نیست ، یعنی شیعیان باید به همراه روایت احادیث با هم به دیدن تاریخ بپردازند. چرا؟ زیرا بر این اساس ، امر اساسی این است که عمل معصوم ، طبق تعریف جامع سنت ، کلام و عمل نزدیک شدن به معصوم است. بنابراین ، هم سنگ است و هم سطح. زیرا گویش امام معصوم ، کلمات ، حدیث و روایت است. بنابراین باید تلاش هایی در این زمینه انجام می شد. زیرا وقتی امکان تحریف کلام خدا وجود دارد ، امکان تحریف در تاریخ اعمال و معصوم و پیامبران نیز وجود دارد.

شیعیان علاوه بر تأمّل جدی و اندیشمندانه خود ، می بایست در صدد داشتن تاریخ تجدیدنظر شده و ناب زندگی معصومین (ع) در این قلمرو بودند. به نظر می رسد که کارهای کمتری انجام شده است ، بنابراین ، من آن را برای کار دکتر شهیدی و دکتر آیتی که در 100 سال گذشته به صورت جدی ، تحلیلی و انتقادی وارد این عرصه شده اند ، مهم می دانم. به این یکی از دلایلی است که من مجبورم به تاریخ به یک شکل نگاه کنم. از سوی دیگر ، در قلمرو درونی ، گاهی اوقات تسلط احساسات ، احساسات و عشق می تواند باعث شود که تعدادی س questionsال به تاریخ عصمت نسبت داده شود ، که مطلقاً ربطی به این بزرگواران ندارد. البته ، اگر از عشق و لطافت باشد ، عشق در اصل خود راهنمای رسیدن به معشوق است و محافظ در برابر تحریفات و خرافات است. اگر عشق واقعی باشد ، این دو ویژگی را دارد. و او ادامه می دهد و حافظ این است که عاشق دروغ ، خرافات و دروغ نمی شود. البته در برخی موارد ، احساسات مردمی می تواند منجر به تعدادی بحران معرفتی شود. یا ممکن است بدعت هایی در دین وجود داشته باشد که از حقیقت دین بسیار دور بوده و باعث انحراف می شود. حضور یک مورخ منتقد در چنین زمینه ای باعث می شود ما با تاریخ آشنا شویم. در عین حال ، نفوذ موارد منحرف و خرافه باید بسته شود.

در سن 51 سالگی ، این اصطلاح نابهنگام مرحوم آیتی را از ما گرفت. پس از آن ، افراد کمتری داریم که سفر خود را به پایان رسانده اند. البته پروفسور رسول افعفریان یکی از درخشان ترین چهره های مدرن در این زمینه است ، آنها این راه را ادامه می دهند. اما نکته نهایی این است که تاریخ به اندازه بیان آن ارزشمند است. اندیشه و مذهب شیعه باید این مسئله را بسیار جدی تلقی کند ؛ یک حرکت تاریخ نگار پاک و ناب را در این زمینه آغاز کنید. تأثیر بر جنبشی که توسط افرادی مانند مرحوم آیتی و دکتر شهیدی ایجاد شده است.

* رئیس انجمن آثار و جوایز فرهنگی
* متن سخنرانی به افتخار محمد ابراهیم آیتی ، مورخ برجسته معاصر ، مترجم-اسلام شناس انجمن آثار و جوایز فرهنگی