رد سرخ ماسک،خوشحالم که می توانم به مردم کمک کنم!
به گزارش خبرگزاری سرگرمی برای همه استان سمنان مدافعان سلامت در خانواده دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان شانه به شانه یکدیگر تلاش و مجاهدت کردند تا حریم سلامت هم استانی های خود را حفظ کنند. شما را به خواندن خاطرات سمانه اسدی، پرستار بیمارستان معتمدی گرمسار دعوت می کنیم. این مصاحبه در مرداد ماه سال 1399 انجام شده است.
سلام روزتان بخیر لطفا خودتان را معرفی کنید:
با عرض سلام و خسته نباشید، من سمانه اسدی هستم پرستار بخش سی سی یو بیمارستان معتمدی گرمسار.
از روزهایی بگویید که بیماری کرونا ویروس تازه شیوع پیدا کرده بود:
وقتی این بیماری شروع شد، ما مضطرب بودیم مثل بقیه مردم ولی سعی می کردیم خونسردی خودمان را حفظ بکنیم چون باید به بیمارانمان خدمت می دادیم تا اینکه کم کم به این شرایط خاص و جدید عادت کردیم. باید در این شرایط کار می کردیم و به بیماران رسیدگی می کردیم و هم به آنها روحیه می دادیم. همه همکاران با شرایط خودشان را وفق دادند هر چند اگر بگویم اضطرابی نداریم، دروغ است، همه مضطرب هستن ولی خب دیگر کم کم به شرایط عادت کردیم.
شما در بیمارستان فعالیت می کنید که آلودگی های خاص خودش را دارد و امکان انتقال این آلودگی ها به خانه وجود دارد، وقتی که این اتفاقات افتاد خانواده و عزیزان تان چه حسی نسبت به کار شما در محیط بیمارستان داشتند؟
بله قطعا چون من پرستار هستم و پدر ومادرم قبول کردند که من در هر شرایطی کار بکنم و فقط اصرار به این داشتند که مراقب خودم باشم. هر روز به من سفارش می کردند که مراقب خودم باشم که بتوانم خدمت رسانی کنم.
از شرایط بیمارانتان برایمان بگویید:
خب مسلما یک ترسی روی صورت شان بود و خیلی سوال می کردند که شرایطشان چطور خواهد شد؟ چه باید بکنند؟ بعد از اینکه به خانه رفتیم چه باید بکنیم؟ زنده می مانیم یا نه، خب اینا همه سوال هایی بود که برایشان مطرح بود ما هم سعی میکردیم تا آنجایی که امکان دارد به آنها آرامش بدیم و حالت اضطراب شان رو کمتر بکنیم که بتوانند با این بیماری کنار بیایند. به بیماران می گفتیم که این مریضی هم مثل مریضی های دیگر است، حالا تفاوتهایی هم دارد ولی به یاری خدا رفع می شود.
بفرمایید برای حفظ روحیه تان در این شرایط چه می کنید و چرا قبول کردید در این شرایط کار کنید؟
وقتی که ما قبول کردیم که پرستار باشیم فرقی نمی کند در چه شرایطی قرار بگیریم. هر لحظه امکان دارد که یک شرایط بحرانی پیش بیاد حالا از قبیل حوادث غیرمترقبه یا اینطور بیماری ها، پس بنابراین ما خودمان را آماده کردیم برای کمک به مردم.
یک پرستار اولین چیزی که باید داشته باشه روحیه و علاقه است من از همان ابتدا با علاقه آمدم و هر چه هم که می گذرد علاقه ام نسبت به کارم بیشتر می شود و خوشحالم که می توانم به مردم کمک بکنم.
به یاد ماندنی ترین خاطره تان، در این اوضاع شیوع کرونا، را برای ما بگویید، مثلا یادتان هست اولین بیمار مبتلا با کرونا که مواجه بودید چه کسی بود؟
من در بخش کرونا نیستم و اینکه وقتی بیماران به سی سی یو می آیند، متوجه می شویم و باید به خودمان مسلط باشیم. اولین بیماری که گفتند احتمال دارد که به کرونا مبتلا باشد یک ترسی در وجودم بود ولی سعی کردم به خودم مسلط باشم و به بیمار رسیدگی کنم.
آیا شما به عنوان یک پرستار در منزل هم نسبت به رعایت پروتکل های بهداشتی به اعضای خانواده خودتان آگاهی می دهید؟
بله قطعا همینطور است. پدرم شاغل است و برای او ماسک تهیه کردم و گفتم که حتما ماسک بزند و مادرم اصلا بیرون از خانه نرفته است. من و پدرم چون مجبور هستیم بیرون می آییم و خب رعایت هم می کنیم.
در حال حاضر وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی را در اطراف خود چطور می بینید؟
وضعیت بحرانی هست و رنگبندی گرمسار هم قرمز است ولی با توجه به چیزی که در شهر می بینم مردم خیلی رعایت می کنند و حالا اطلاع رسانی رسانه ها هم بیشتر شده است.
و سخن پایانی شما:
فقط از خدا می خواهم که زودتر این بیماری ریشه کن شود و شرایط به حالت قبل از کرونا بازگردد تا دیگر چنین تنشی را تجربه نکنیم و از مردم تقاضا می کنم که با رعیت پروتکل های بهداشتی هوای ما را بیشتر داشته باشند. از شما هم سپاسگزارم.
۴۶