دختر جوان صاحبکارش را به تجاوز متهم کرد
دختری که مدعی است صاحب یک گلخانه به او تجاوز کرده خواستار اعدام متهم شد.
متهم که مردی ثروتمند است ادعای دختر را رد کرده و میگوید دختر قصد دارد از او باجگیری کند.
یک سال قبل دختری به ماموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد صاحبکارش به او تجاوز کرده است. او بلافاصله به پزشکی قانونی معرفی و مدارک نیز جمعآوری شد.
دختر ۲۲ساله به نام دریا بعد از معاینه پزشکی به ماموران گفت: بعد از فوت پدر و مادرم، من و خواهرم با هم زندگی میکنیم. خواهرم در یک دفترخانه کارمند است و من مدتی بود دنبال شغل مناسبی میگشتم. خواهرم به چند نفر از دوستانش سپرده بود اگر میتوانند کار مناسبی برایم پیدا کنند. آخرین بار خواهرم به مرد جوانی به نام بهزاد که به دفترخانه رفته بود، گفته بود دنبال شغل مناسبی برای من میگردد. بهزاد هم گفته بود صاحب یک گلخانه بزرگ است و میتواند مرا به عنوان منشی استخدام کند. من برای کار به گلخانه رفتم و قرار شد به عنوان منشی کارم را شروع کنم. بهزاد گفته بود اگر عصرها در تمیز کردن گلخانه کمک کنم حقوق اضافی به من میدهد. هفت کارگر افغان نیز در آنجا مشغول به کار بودند. آخرین بار عصر در حال تمیز کردن گلخانه بودم که بهزاد مرا به دفترش دعوت کرد؛ اما وقتی به آنجا رفتم متوجه نقشه شوم او شدم.
دختر جوان گفت: بهزاد که به نظرم حال طبیعی نداشت به سمتم حملهور شد و بدون توجه به التماسهایم مرا آزار داد. آزار و اذیت وحشیانه او باعث شد بیهوش شوم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم بهزاد به من تجاوز کرده است. من بلافاصله گلخانه را ترک کردم و به خانه برگشتم اما وقتی خواهرم حال و روزم را دید به ماجرا پی برد و از من خواست از بهزاد شکایت کنم.
با شکایت دختر جوان ماموران به گلخانه رفتند و بهزاد ۳۹ ساله را بازداشت کردند؛ اما او اتهام آزار دختر جوان را نپذیرفت و گفت: روزی که دریا در گلخانهام استخدام شد، از او سفته گرفتم. او یک روز کارش را رها کرد و دیگر به گلخانه بازنگشت. حالا به خاطر سفتههایی که از او دارم چنین شکایتی را مطرح کرده است. من اتهام آزار او را قبول ندارم.
در حالی که صاحب گلخانه منکر اتهامش بود در شعبه ۱۷ دادگاه کیفری یک استان تهران مستقر در شهریار پای میز محاکمه ایستاد.
در آن جلسه دختر جوان برای متهم اشد مجازات خواست. دریا شالی را به دادگاه ارائه داد و گفت: آثار جرم روی شال وجود دارد که میتواند ادعای مرا ثابت کند.
وقتی کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند دیانای کشفشده روی شال دختر جوان با دیانای صاحب گلخانه مطابقت دارد، قضات شعبه ۱۷ دادگاه کیفری تهران بهزاد را به اعدام محکوم کردند؛ اما با اعتراض این مرد پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات دیوان عالی کشور حکم اعدام بهزاد را شکستند. آنها اعلام کردند دادگاه فقط به استناد دیانای کشفشده روی شال، بهزاد را به اعدام محکوم کرده، در حالی که مشخص نیست رابطهای که میان دختر جوان و صاحب گلخانه برقرار شده به زور و اجبار یا با میل دختر جوان بوده است.
با شکسته شدن حکم اعدام صاحب گلخانه، پرونده به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بهزاد بار دیگر از خود دفاع کرد.
در این جلسه دختر جوان روبهروی قضات ایستاد و گفت: شکایتم را پس نمیگیرم و برای متهم اعدام میخواهم.
در این میان وکیل دریا فایل صوتی را به قضات ارائه داد و گفت: بعد از ماجرای آزار، دریا گفته بود از بهزاد شکایت میکند. به همین خاطر بهزاد با او تماس گرفته و ابراز پشیمانی کرده و گفته بود حاضر است دریا را به دکتر ببرد و همه هزینههای درمان را نیز بپردازد. اظهارات بهزاد که در این فایل صوتی موجود است نشان میدهد او به زور دختر جوان را به تله شیطانی انداخته و آزار داده است.
وقتی گفتههای وکیل شاکی از سوی متهم رد شد او گفت: انکار نمیکنم که با دریا رابطه داشتم؛ او برای من دلفریبی میکرد. زنم این موضوع را فهمیده بود و چند باری به من گفت این دختر را اخراج کن برایت دردسر درست میکند اما چون دریا گفته بود با خواهرش تنها زندگی میکند دلم نمیآمد این کار را بکنم. در نهایت هم چندین بار خودش خواست که با من رابطه داشته باشد، بعد هم به من گفت میخواهد با من ازدواج کند. من قبول نکردم و او چنین شکایتی را مطرح کرده است. حتی مدتی صبر کرد تا ببیند من با او ازدواج میکنم یا نه. فایل صوتی هم مال من نیست شاید دریا با کسی دیگر در ارتباط بوده است.
در پایان قضات برای بررسی دقیق رابطه این دو نفر دستور تحقیقات بیشتر دادند.