خلاصه کتاب جک ما به روایت خودش (نویسنده جک ما، باب سانگ، سوک لی)

کتاب جک ما به روایت خودش عصاره ای از بینش ها و فلسفه های جک ما، بنیان گذار غول تجارت الکترونیک علی بابا، را در قالب سخنان و نقل قول های دست اول او ارائه می دهد. این اثر، راهنمایی ارزشمند برای درک ذهنیت کارآفرینی است که از شکست ها پلی برای رسیدن به قله های موفقیت ساخت.

جک ما، نامی که این روزها در دنیای کسب وکار و فناوری طنین انداز شده، بیش از یک کارآفرین موفق است؛ او نمادی از روحیه غیرممکن وجود ندارد و الگویی برای میلیون ها نفر در سراسر جهان محسوب می شود. از معلمی ساده زبان انگلیسی تا بنیان گذار گروه عظیم علی بابا، داستان زندگی او الهام بخش بسیاری از کارآفرینان، مدیران و حتی افرادی است که به دنبال توسعه فردی و موفقیت در زندگی هستند. کتاب جک ما به روایت خودش که توسط باب سانگ و سوک لی گردآوری و با ترجمه روان مریم دریانی به فارسی زبانان عرضه شده است، فرصتی بی نظیر برای آشنایی با دیدگاه های منحصربه فرد این شخصیت کاریزماتیک از زبان خودش فراهم می آورد. این کتاب نه تنها به زندگی و دستاوردهای او می پردازد، بلکه عمیقاً در فلسفه های کسب وکار، رهبری و درس های زندگی که جک ما در طول مسیر پرفرازونشیب خود آموخته، کاوش می کند. این اثر نه یک زندگی نامه کلاسیک، بلکه مجموعه ای ارزشمند از سخنان و مصاحبه های جک ما است که جوهره تفکرات او را به وضوح نمایش می دهد.

جک ما کیست؟ نگاهی جامع به زندگی، چالش ها و آغاز اوج گیری

وقتی نام جک ما به میان می آید، تصویری از یک کارآفرین خودساخته و بی پروا در ذهن مجسم می شود. کسی که بارها زمین خورد اما هرگز دست از تلاش برنداشت. داستان زندگی او، نمایشی از اراده ای پولادین در برابر ناملایمات است. او از همان کودکی، روحیه ای مستقل و کنجکاو داشت. تمایلش به یادگیری زبان انگلیسی و برقراری ارتباط با گردشگران خارجی در هتلی نزدیک زادگاهش، تنها بخشی از روحیه جستجوگر او را نشان می دهد. تصور کنید یک کودک یا نوجوان، هر روز با دوچرخه به هتل برود و با توریست ها حرف بزند تا زبانش قوی شود؛ این پشتکار، اولین درس اوست.

روزهای اول و نبرد با شکست

زندگی جک ما از همان ابتدا با طرد شدن و شکست گره خورده بود. دو بار رد شدن در کنکور دانشگاه، ده بار رد شدن از سوی دانشگاه هاروارد و حتی نپذیرفته شدن در شغلی ساده مانند KFC که ۲۴ نفر متقاضی داشت و ۲۳ نفرشان پذیرفته شدند، تنها بخشی از این چالش ها هستند. تنها جک ما بود که مورد پذیرش قرار نگرفت. این تجربیات تلخ، می توانست هر کسی را دلسرد کند، اما برای او، هر نه به معنای یک پله جدید برای اوج گیری بود. او شعار معروف خود «هرگز تسلیم نشو!» را نه تنها بر زبان آورد، بلکه تماماً آن را در زندگی خود تجسم بخشید.

کشف اینترنت و جرقه علی بابا

نقطه عطف زندگی جک ما، مواجهه او با اینترنت در سفرش به آمریکا در سال ۱۹۹۵ بود. در آن زمان که کمتر کسی در چین با مفهوم اینترنت آشنا بود، جک ما چشم اندازی بزرگ را در این پدیده نوظهور دید. او که هیچ دانش برنامه نویسی یا کامپیوتری نداشت، تصمیم گرفت این فناوری را به کشورش بیاورد. این تصمیم منجر به راه اندازی اولین شرکت اینترنتی اش به نام China Pages شد و سپس در آپارتمان کوچک خود در هانگژو، با ۷ کارمند و سرمایه ای اندک که از دوستان و اقوام قرض گرفته بود، علی بابا را بنیان نهاد. سال ها بدون سوددهی، گواه این بود که شروع یک کسب وکار رؤیایی، با چالش های بی شماری همراه است. اما او هرگز از رؤیایش دست نکشید.

فلسفه جک ما در مواجهه با مشکلات

جک ما معتقد است که هر مشکلی، در واقع یک فرصت پنهان است. او به جای ترسیدن از چالش ها، آن ها را به عنوان ابزاری برای رشد و یادگیری می بیند. این دیدگاه مثبت و سازنده به او کمک کرد تا در برابر موانع بی شمار، پابرجا بماند و علی بابا را از یک استارتاپ کوچک به غول تجارت الکترونیکی که امروز می شناسیم، تبدیل کند. او می دید که در آن زمان، اینترنت می تواند زندگی مردم را به کلی دگرگون کند، حتی زمانی که بیل گیتس نیز هنوز به چنین باوری نرسیده بود. این نگاه پیشرو، بخش جدانشدنی از فلسفه کسب وکار اوست.

در سال 1995 من یکریز توضیح می دادم که اینترنت وجود دارد، اما افراد کمی مایل بودند که به آن اعتماد کنند. آن ها نمی توانستند ببینند که چطور اینترنت می تواند کمک بزرگی در زندگی مردم باشد. آن موقع من احساس می کردم که اینترنت می تواند بر تمام جنبه های زندگی بشر تأثیر بگذارد. اما وقتی جک ما این حرف را می زد، کسی باور نمی کرد.

درباره کتاب جک ما به روایت خودش (Jack Ma in His Own Words)

این کتاب، یک اثر منحصر به فرد در میان آثار موجود درباره جک ما است. برخلاف زندگی نامه های سنتی که معمولاً توسط نویسندگان مستقل و بر اساس تحقیقات انجام می شوند، جک ما به روایت خودش مجموعه ای از نقل قول ها، مصاحبه ها و سخنرانی های خود جک ما است. این رویکرد، اصالت و عمق بی نظیری به محتوا می بخشد و خواننده را مستقیماً با افکار، بینش ها و حس درونی این کارآفرین بزرگ مواجه می کند.

محتوای کتاب: چه چیزی این کتاب را خاص می کند؟

آنچه این کتاب را از سایر آثار متمایز می کند، تمرکز آن بر سخنان خود جک ما است. باب سانگ و سوک لی، گردآورندگان این مجموعه، با جستجوی دقیق در منابع عمدتاً چینی، از جمله مصاحبه ها، مقالات خبری، و سخنرانی های او در رویدادهای مختلف، مجموعه ای جامع از دیدگاه های او را فراهم آورده اند. این کتاب به خواننده این امکان را می دهد که با تفکر و روحیه جک ما، همان گونه که او خودش را بیان می کند، آشنا شود و نه از طریق تفسیر دیگران. این اصالت، به ویژه برای کسانی که به دنبال درک واقعی فلسفه پشت موفقیت علی بابا هستند، بسیار ارزشمند است.

گردآورندگان و مترجم

باب سانگ و سوک لی، با رویکردی خاص به سراغ گردآوری این مجموعه رفتند. با توجه به اینکه جک ما اغلب در رسانه های غربی حضور پیدا می کرد، آن ها تصمیم گرفتند بر محتوای منتشر شده در رسانه های چینی تمرکز کنند تا دیدگاه های گسترده تری از او را در اختیار خوانندگان بین المللی قرار دهند. این تلاش بی وقفه، باعث شد تا حتی نقل قول هایی از جلسات داخلی مدیران شبکه علی بابا نیز در این کتاب گنجانده شود. ترجمه روان و دقیق مریم دریانی نیز نقش کلیدی در انتقال این بینش ها به مخاطبان فارسی زبان ایفا کرده و اطمینان حاصل کرده است که روح و محتوای اصلی سخنان جک ما به درستی منتقل شود.

ساختار کلی کتاب

کتاب به سه بخش اصلی تقسیم شده است که هر یک جنبه های متفاوتی از دیدگاه های جک ما را پوشش می دهد:

• اداره کردن یک شرکت: این بخش به اصول و استراتژی های جک ما در زمینه مدیریت کسب وکار، رقابت، سرمایه گذاری و ارتباط با رسانه ها می پردازد.
• چشم به راه آینده: در این قسمت، خواننده با دیدگاه های دوراندیشانه جک ما درباره کارآفرینی، نوآوری، آینده اینترنت و مسئولیت های اجتماعی شرکت ها آشنا می شود.
• ارزش های شخصی: این بخش، عمیق ترین قسمت کتاب است که به شخصیت، سبک رهبری، دیدگاه جک ما نسبت به موفقیت و شکست، و درس های زندگی که او آموخته، می پردازد.

خلاصه بخش اول: اداره کردن یک شرکت (اصول بی باکانه جک ما در تجارت)

در این بخش از کتاب، جک ما اصول عملی و در عین حال فلسفی خود را برای اداره یک شرکت موفق به اشتراک می گذارد. او هرگز یک مدیرعامل سنتی نبود؛ رویکرد او به تجارت، آمیزه ای از بینش عمیق، شهود قوی و تمرکز بی اندازه بر انسان ها بود. برای او، شرکت تنها یک نهاد اقتصادی نبود، بلکه سازمانی زنده و پویا بود که با هدف خدمت به جامعه و خلق ارزش پایدار شکل گرفته بود.

مشتری در رأس: قلب فلسفه علی بابا

اگر از جک ما بپرسید که مهم ترین اصل در اداره یک کسب وکار چیست، بی شک پاسخ او مشتری خواهد بود. او معتقد بود که مشتری، ستاره واقعی است و هر تصمیمی باید بر پایه منافع و نیازهای او اتخاذ شود. این مشتری مداری افراطی، نه تنها یک شعار، بلکه روح حاکم بر تمام عملیات علی بابا بود. او این فلسفه را به خوبی با مثالی از ساختار سازمانی علی بابا توضیح می دهد: نمودار سازمانی شرکت او برعکس بود؛ مشتری در رأس، کارکنان زیر آن ها، سپس مدیران و در نهایت، خودش به عنوان مدیرعامل در پایین ترین بخش قرار داشت. این تفکر نشان می داد که همه در خدمت مشتری هستند.

علی بابا: از هفت کارمند تا غول جهانی

داستان علی بابا، داستانی از صبر، پشتکار و اعتماد به یک چشم انداز است. وقتی جک ما این شرکت را با هفت کارمند در آپارتمان خود آغاز کرد، کمتر کسی باور می کرد که روزی به چنین جایگاهی برسد. در سه سال ابتدایی، شرکت سودی نداشت و چالش ها بی شمار بودند. اما جک ما و تیمش هرگز ناامید نشدند. آن ها به جای تمرکز بر سود کوتاه مدت، به ایجاد ارزشی پایدار برای کسب وکارهای کوچک و متوسط چینی فکر می کردند تا بتوانند با خریداران بین المللی ارتباط برقرار کنند. این رویکرد بلندمدت، اساس رشد و تبدیل شدن علی بابا به یکی از قدرتمندترین شرکت های تجارت الکترونیکی در جهان شد.

رقابت، نه دشمنی

جک ما دیدگاهی منحصربه فرد نسبت به رقابت داشت. او رقبا را دشمن نمی دید، بلکه آن ها را معلمانی می دانست که می توان از آن ها درس گرفت. به جای تمرکز بر تخریب رقبا، او تیم خود را تشویق می کرد که بر ارزش آفرینی بیشتر برای مشتریان و نوآوری تمرکز کنند. او معتقد بود که رقابت سالم، باعث رشد و پیشرفت هر دو طرف می شود. این تفکر به علی بابا کمک کرد تا در بازاری رقابتی، نه با نابودی رقبا، بلکه با برتری در ارائه خدمات و نوآوری، پیشتاز شود.

پول، سرمایه گذاری و ارزش آفرینی پایدار

دیدگاه جک ما به پول و سرمایه گذاری، بسیار عملی و در عین حال فلسفی بود. او معتقد بود که پول یک ابزار است، نه هدف نهایی. هدف اصلی، خلق ارزش بلندمدت و پایدار است. او هرگز به دنبال سودهای کوتاه مدت یا فریبنده نبود. برای او، سرمایه گذاری باید به رشد کسب وکار و بهبود زندگی مردم کمک کند. این رویکرد باعث شد تا علی بابا حتی در دوران عدم سوددهی نیز به توسعه خود ادامه دهد، زیرا جک ما به ارزش بلندمدتی که در حال خلق آن بود، ایمان داشت.

رسانه و بازار: مدیریت افکار عمومی

جک ما با رسانه ها رابطه ای هوشمندانه و واقع بینانه داشت. او می دانست که رسانه ها می توانند شما را به اوج برسانند و به سرعت نیز به پایین بکشانند. او بر ماهیت گذرا و دوگانه شهرت تأکید می کرد و از تیمش می خواست که تحت تأثیر تمجیدها و یا انتقادها قرار نگیرند. برای او، آنچه اهمیت داشت، کار واقعی و ارزشی بود که علی بابا به جامعه ارائه می داد.

لطفاً این قدر به رسانه ها اعتماد نکنید: کسی که امروز با تعریف و تمجید بزرگ می کند، ممکن است فردا با حملات پایین بیاید. «معمولی» بودن به خودی خود گیراست.

خلاصه بخش دوم: چشم به راه آینده (دوراندیشی جک ما برای جهان فردا)

بخش دوم کتاب، جک ما را نه تنها به عنوان یک کارآفرین موفق، بلکه به عنوان یک متفکر و دوراندیش معرفی می کند. او تنها به موفقیت امروز نمی اندیشید، بلکه با نگاهی تیزبین، آینده را پیش بینی می کرد و نقش خود و شرکتش را در شکل دهی به آن آینده در نظر می گرفت. دیدگاه او فراتر از تجارت صرف بود و به مسائل کلان تر جامعه و جهان می پرداخت.

کارآفرینی و خلاقیت: موتور محرک نوآوری

جک ما معتقد بود که کارآفرینی واقعی، نه تنها به معنای راه اندازی یک کسب وکار، بلکه به معنای داشتن بینشی قوی و روحیه ای پیشرو است. یک کارآفرین باید بتواند فرصت ها را در دل چالش ها ببیند و از خلاقیت خود برای حل مسائل استفاده کند. او بر این باور بود که نوآوری، تنها راه برای پیشرفت و بقا در دنیای پرشتاب امروز است. برای جک ما، کارآفرینان موتورهای محرک تغییر و پیشرفت در جامعه هستند و وظیفه دارند که با ایده های تازه، جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنند.

اینترنت، تجارت الکترونیکی و تجارت جهانی: چشم انداز آینده دیجیتال

جک ما از اولین کسانی بود که تأثیر عمیق اینترنت و تجارت الکترونیکی را بر زندگی و اقتصاد جهانی درک کرد. او پیش بینی های دقیقی در مورد نحوه تغییر عادات خرید مردم و گسترش بازارهای جهانی از طریق پلتفرم های آنلاین داشت. او تنها به ایجاد یک بستر تجارت الکترونیک نمی پرداخت، بلکه رویای ایجاد یک زیرساخت تجاری جهانی را در سر داشت که مرزها را از میان برداشته و کسب وکارهای کوچک را قادر سازد تا محصولات خود را به هر نقطه از جهان برسانند. چشم انداز او، جهانی متصل تر و دسترس پذیرتر برای تجارت بود.

حفاظت از محیط زیست و نیکوکاری: مسئولیت پذیری فراتر از سود

دیدگاه جک ما درباره مسئولیت های اجتماعی شرکت ها، بسیار فراتر از کسب سود بود. او به شدت به حفاظت از محیط زیست و ایفای نقش فعال در نیکوکاری و بهبود جامعه اعتقاد داشت. این اعتقاد، نه تنها در سخنانش، بلکه در اقداماتش نیز نمود پیدا کرد. بازنشستگی او از سمت ریاست اجرایی علی بابا در سال ۲۰۱۹، با هدف تمرکز بیشتر بر فعالیت های آموزشی و محیط زیستی صورت گرفت. او می خواست ثروت و نفوذ خود را در مسیر اصلاح آموزش وپرورش کشورش و کمک به ایجاد آینده ای پایدار برای کودکان، به کار گیرد.

خلاصه بخش سوم: ارزش های شخصی (رهبری، موفقیت و درس های ماندگار زندگی)

بخش پایانی کتاب، به عمق شخصیت جک ما و ارزش های بنیادینی می پردازد که او را در مسیر زندگی و کسب وکارش هدایت کرده اند. این قسمت، نگاهی صمیمی تر به فردی ارائه می دهد که نه تنها یک رهبر تجاری، بلکه یک فیلسوف زندگی است.

شخصیت و خودشناسی: تواضع و اصالت جک ما

جک ما به تواضع، صمیمیت و شخصیت شاد و بانشاط خود معروف است. او از اینکه خودش را معمولی بنامد، ابایی نداشت و همین اصالت، او را محبوب تر می کرد. او به خوبی می دانست که شهرت و ثروت می توانند فرد را تغییر دهند، اما او سعی می کرد ریشه های خود را فراموش نکند و همیشه با همان انرژی و طراوت اولیه به کار خود ادامه دهد. این بخش از کتاب، بینشی عمیق به خودشناسی جک ما و نحوه استفاده از ویژگی های شخصیتی خود در مسیر موفقیت، ارائه می دهد.

هنر رهبری: دید، دل، قدرت

جک ما رهبری را فراتر از جایگاه و قدرت می دید. او سه ستون اصلی برای رهبری موفق تعریف می کرد:

1. دید (Vision): یک رهبر باید دیدگاهی بلندمدت و فراتر از زمان حال داشته باشد. او معتقد بود با سفر کردن و دیدن دنیا، می توان بیشتر از خواندن هزاران کتاب آموخت.
2. دل (Heart): رهبر باید دلی بزرگ و ظرفیتی برای تحمل و پرورش استعدادهای اطرافیان خود داشته باشد، حتی اگر آن ها عجیب و غریب به نظر برسند.
3. قدرت (Ability): این قدرت به معنای توانایی در پیاده سازی دید و اداره امور است، اما نه به صورت دیکتاتوری، بلکه با توانمندسازی تیم.

او بر پرورش جانشینان و قدرت بخشی به تیم تأکید زیادی داشت و معتقد بود که رهبر واقعی، کسی است که افرادی قوی تر از خودش را در اطرافش جمع کند. او به توانایی خود در کشف پتانسیل نهفته در افراد، حتی پیش از آنکه خودشان از آن آگاه باشند، اشاره می کند و این توانایی را برای یک رهبر حیاتی می داند.

موفقیت و شکست: دو روی یک سکه

جک ما در طول زندگی خود بارها با شکست مواجه شد، اما هرگز آن ها را پایان راه نمی دانست. برای او، شکست ها پله هایی برای ترقی و فرصت هایی برای یادگیری بودند. او معتقد بود که درس گرفتن از شکست ها و تبدیل آن ها به تجربیات ارزشمند، مهم ترین عامل در دستیابی به موفقیت است. این دیدگاه، به او کمک کرد تا در برابر انتقادات و موانع مقاومت کند و با هر شکست، قوی تر از قبل بازگردد.

درس های زندگی: بینش های عمیق از یک کارآفرین جهانی

کتاب سرشار از آموزه های شخصی و فلسفی جک ما در مورد زندگی، کار و روابط انسانی است. او از اهمیت تفکر مستقل، شجاعت در برابر مخالفت ها، و حفظ روحیه مثبت در هر شرایطی سخن می گوید. او به این نکته اشاره می کند که پول و شهرت، ابزارهایی برای انجام کارهای بزرگ تر هستند، نه مقصود نهایی. این بخش از کتاب، خواننده را به تأمل در معنای واقعی موفقیت و خوشبختی دعوت می کند و بینش های عمیقی از زندگی یک کارآفرین جهانی ارائه می دهد که فراتر از حساب های بانکی و امپراتوری های تجاری است.

مهم ترین درس ها و آموزه های کلیدی کتاب

کتاب جک ما به روایت خودش مجموعه ای از درس های ارزشمند را برای هر فردی که به دنبال موفقیت، رشد و الهام است، ارائه می دهد. در اینجا به برخی از مهم ترین آموزه های کلیدی این کتاب اشاره می شود:

• قدرت پایداری و تاب آوری: شعار «هرگز تسلیم نشو!» جک ما، نه تنها یک شعار، بلکه فلسفه زندگی اوست. مواجهه با شکست های پی درپی و ادامه مسیر با وجود موانع، از مهم ترین درس های اوست.
• اهمیت مشتری مداری بی قید و شرط: مشتری در رأس هرم سازمانی قرار دارد. جک ما اعتقاد راسخی به اولویت دادن به نیازها و رضایت مشتری داشت که در ساختار و فرهنگ علی بابا ریشه دوانده بود.
• دیدگاه جهانی و تفکر خارج از چارچوب: او نه تنها به بازار چین، بلکه به پتانسیل اینترنت برای اتصال جهان می اندیشید. این دیدگاه جهانی، علی بابا را به یک غول بین المللی تبدیل کرد.
• نقش حیاتی تیم سازی و توانمندسازی کارکنان: جک ما بر اهمیت پرورش تیمی از افراد با استعداد، توانمندسازی آن ها و اعتماد به قابلیت هایشان تأکید داشت. او معتقد بود که یک رهبر واقعی، باید قادر به تربیت جانشینان قوی تر از خود باشد.
• یادگیری از شکست ها و تبدیل آن ها به فرصت: شکست ها برای جک ما، پله هایی برای موفقیت بودند. او به جای دلسرد شدن، از هر تجربه ناموفق درس می گرفت و آن را به فرصتی برای رشد و بهبود تبدیل می کرد.
• مسئولیت اجتماعی فراتر از سود مالی: جک ما باور داشت که شرکت ها باید نقشی فعال در بهبود جامعه و حفاظت از محیط زیست ایفا کنند. این مسئولیت پذیری اجتماعی، بخشی جدایی ناپذیر از ارزش های او بود.
• داشتن دیدگاه، قلب بزرگ و قدرت رهبری: رهبری از دید جک ما، ترکیبی از بینش بلندمدت، دلی برای تحمل و پرورش افراد، و توانایی پیاده سازی اهداف است.

این کتاب برای چه کسانی ضروری است؟

کتاب جک ما به روایت خودش یک منبع الهام بخش و کاربردی برای طیف وسیعی از افراد است. اگر شما به یکی از دسته های زیر تعلق دارید، مطالعه این کتاب می تواند بینش های عمیق و ارزشمندی را برایتان به ارمغان بیاورد:

• کارآفرینان و صاحبان کسب وکارهای نوپا: برای کسانی که در حال تلاش برای راه اندازی یا رشد کسب وکار خود هستند و به دنبال استراتژی های عملی و الهام بخشی برای غلبه بر چالش ها هستند.
• مدیران و رهبران سازمان ها: افرادی که علاقه مند به سبک های نوین رهبری، تیم سازی و مدیریت در محیط های رقابتی و پویا هستند، درس های زیادی از این کتاب خواهند گرفت.
• افراد علاقه مند به توسعه فردی و موفقیت: هر کسی که به داستان های موفقیت از صفر علاقه دارد و به دنبال انگیزه بخشی و درس های زندگی برای رشد شخصی است، از مطالعه این کتاب بهره مند خواهد شد.
• دانشجویان و پژوهشگران رشته های اقتصاد و مدیریت: این کتاب یک مطالعه موردی غنی از یکی از برجسته ترین کارآفرینان جهان است که برای فهم عمیق تر مفاهیم کارآفرینی و رهبری کاربرد دارد.
• علاقه مندان به زندگی نامه افراد تأثیرگذار: کسانی که می خواهند با طرز تفکر و دیدگاه های یکی از ثروتمندترین و الهام بخش ترین افراد جهان آشنا شوند.
• افرادی که قصد خرید کتاب را دارند: اگر به دنبال آشنایی با جوهره کتاب جک ما به روایت خودش پیش از تهیه نسخه کامل هستید، این خلاصه جامع، راهنمای مناسبی برای شما خواهد بود.

این کتاب، نه تنها روایتگر موفقیت های بزرگ، بلکه آینه ای از شکست ها، درس ها و روحیه ای است که یک انسان معمولی را به یک رهبر جهانی تبدیل کرد.

جمع بندی و نتیجه گیری

خلاصه کتاب جک ما به روایت خودش دریچه ای است به سوی ذهن یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های عصر حاضر. این کتاب به وضوح نشان می دهد که موفقیت، نتیجه مستقیم استعداد خارق العاده نیست، بلکه حاصل پشتکار بی حد و حصر، بینشی عمیق و روحیه ای است که هرگز تسلیم نمی شود. جک ما از طریق داستان زندگی خود و فلسفه هایش، الهام بخش ما می شود تا به قدرت رؤیاهای بزرگ و تلاش بی وقفه ایمان داشته باشیم. او به ما می آموزد که هر شکستی، فرصتی برای شروعی دوباره و هر چالشی، مسیری برای رسیدن به قله های جدید است.

درس هایی که از این کتاب می آموزیم، تنها محدود به دنیای تجارت نیست؛ آن ها آموزه هایی برای زندگی هستند. آموزه هایی در مورد تاب آوری، مشتری مداری، رهبری الهام بخش، و مسئولیت پذیری فراتر از خود. پیشنهاد می کنیم با خواندن این خلاصه و سپس تهیه نسخه کامل کتاب جک ما به روایت خودش، به عمق بینش ها و تجربیات این کارآفرین بزرگ وارد شوید. آیا شما این کتاب را خوانده اید؟ نظرات خود را درباره درس هایی که از جک ما آموخته اید، با ما در میان بگذارید.