مرد چه زمانی مهریه زن را نمی دهد؟ | راهنمای حقوقی جامع

در چه صورت مرد میتواند مهریه زن را ندهد؟ بررسی جامع شرایط قانونی عدم تعلق و کاهش مهریه در ایران
مرد در شرایط بسیار خاص و محدودی می تواند مهریه زن را ندهد، از جمله بطلان عقد ازدواج، فوت یکی از زوجین قبل از تعیین مهریه و نزدیکی، فسخ نکاح پیش از نزدیکی، یا بخشش مهریه توسط خود زن؛ این موارد در قوانین ایران به صراحت مشخص شده اند.
مهریه، این حق مالی مهم و مستقل که در شرع و قانون مدنی ایران جایگاهی ویژه دارد، به محض جاری شدن عقد نکاح، بر عهده مرد قرار می گیرد. این تعهد مالی، ستون فقرات حمایت از زن در زندگی مشترک و پس از آن محسوب می شود. اما در پیچ وخم های زندگی و تغییرات روابط، ممکن است پرسش هایی در ذهن زوجین شکل بگیرد؛ به ویژه در مورد شرایطی که مهریه به زن تعلق نمی گیرد یا میزان آن کاهش می یابد. آگاهی دقیق و همه جانبه از این شرایط قانونی، نه تنها می تواند مسیر تصمیم گیری های حقوقی را برای هر دو طرف روشن سازد، بلکه از بروز سوءتفاهم ها و چالش های ناخواسته نیز پیشگیری می کند. در ادامه به بررسی دقیق تمامی مواردی که مرد می تواند مهریه زن را پرداخت نکند یا از میزان آن کاسته شود، خواهیم پرداخت و تلاش می شود تا با زبانی شیوا و قابل فهم، ابعاد مختلف این حق قانونی روشن گردد.
مفهوم مهریه و انواع آن: آشنایی با مبانی
پیش از ورود به بحث در چه صورت مرد می تواند مهریه زن را ندهد، ضروری است که با ماهیت و انواع مهریه آشنایی پیدا کنیم. مهریه تنها یک عدد یا مبلغ مالی نیست؛ بلکه یک حق شرعی و قانونی است که زن به واسطه عقد نکاح، مالک آن می شود. در نظام حقوقی ایران، مهریه انواع مختلفی دارد که هر یک تحت شرایط خاصی به زن تعلق می گیرد.
مهرالمسمی (مهریه تعیین شده)
مهرالمسمی، رایج ترین نوع مهریه است که در زمان عقد نکاح با توافق و تراضی کامل زن و مرد، تعیین و در سند ازدواج ثبت می شود. این مهریه می تواند شامل هر مالی باشد که ارزش مالی داشته و قابل تملک باشد؛ از سکه و طلا گرفته تا املاک، خودرو، یا حتی آموزش هنری و سفر حج. مقدار مهرالمسمی کاملاً به اراده طرفین بستگی دارد و قانون محدودیتی برای آن قائل نشده است (البته محدودیت اجرایی ۱۱۰ سکه طلا در مورد مطالبه وجود دارد که نباید با میزان تعیین شده اشتباه شود). به محض امضای عقدنامه، زن مالک مهرالمسمی می شود و می تواند هر زمان که بخواهد آن را مطالبه کند، چه زندگی مشترک آغاز شده باشد و چه خیر.
مهرالمثل (مهریه متناسب)
گاهی اوقات ممکن است در زمان عقد دائم، مهریه ای برای زن تعیین نشود. در چنین حالتی، اگر نزدیکی و رابطه زناشویی میان زوجین اتفاق بیفتد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. مهرالمثل بر اساس شأن و وضعیت خانوادگی زن، عرف و رسوم جامعه، تحصیلات، سن، موقعیت اجتماعی و حتی وضعیت مالی مرد، توسط دادگاه تعیین می شود. ماده ۱۰۹۱ قانون مدنی در این باره می گوید: «در صورتی که در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تعیین مهر، زن مستحق مهرالمثل باشد و یا در عقد دائم مهری ذکر نشده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود.» به عبارت دیگر، این نوع مهریه، برای جبران خلاء ناشی از عدم تعیین مهریه در عقد و با هدف رعایت عدالت و حقوق زن، توسط مراجع قضایی برآورد می گردد.
مهرالمتعه (هدیه طلاق)
مهرالمتعه زمانی مطرح می شود که در عقد دائم، مهریه ای تعیین نشده باشد و پیش از وقوع نزدیکی، مرد تصمیم به طلاق بگیرد. در این شرایط، زن مستحق نصف مهرالمسمی نیست، زیرا اصلاً مهریه ای تعیین نشده است. بلکه مرد موظف است هدیه ای به عنوان مهرالمتعه به زن بپردازد. مقدار مهرالمتعه برخلاف مهرالمثل که بر اساس شأن زن است، کاملاً به وضعیت مالی و دارایی های مرد بستگی دارد. ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی بیان می کند: «اگر مهر در عقد ذکر نشده باشد و زن قبل از نزدیکی طلاق داده شود، زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود.» این مبلغ، نوعی دلجویی از زن محسوب می شود که زندگی مشترکش قبل از شروع کامل، به پایان رسیده است.
جدول مقایسه جامع انواع مهریه
برای درک بهتر تفاوت های این سه نوع مهریه، می توانیم آن ها را در یک جدول مقایسه ای مشاهده کنیم:
عنوان | تعریف | زمان تعیین | مبنا و معیار | شرایط استحقاق |
---|---|---|---|---|
مهرالمسمی | مهریه ای که در زمان عقد با توافق طرفین تعیین و ثبت می شود. | زمان عقد نکاح | توافق زن و مرد | به محض وقوع عقد، زن مالک آن می شود و قابل مطالبه است. |
مهرالمثل | مهریه ای که در صورت عدم تعیین مهریه در عقد دائم و وقوع نزدیکی، توسط دادگاه تعیین می شود. | پس از عقد و وقوع نزدیکی | شأن زن، عرف، وضعیت خانوادگی و اجتماعی | عقد دائم بدون تعیین مهریه + وقوع نزدیکی |
مهرالمتعه | هدیه ای که در صورت عدم تعیین مهریه در عقد دائم و طلاق قبل از نزدیکی، مرد به زن می پردازد. | زمان طلاق قبل از نزدیکی | وضعیت مالی مرد | عقد دائم بدون تعیین مهریه + عدم وقوع نزدیکی + طلاق به اراده مرد |
موارد اصلی عدم تعلق کامل مهریه به زن
اکنون به سراغ شرایطی می رویم که طبق قانون، مهریه به طور کامل به زن تعلق نمی گیرد. این موارد استثنایی هستند و باید با دقت و مستندات قانونی بررسی شوند تا از تضییع حقوق هر یک از زوجین جلوگیری شود.
بطلان عقد ازدواج و عدم نزدیکی
یکی از مهم ترین شرایطی که مرد می تواند مهریه زن را ندهد، زمانی است که عقد ازدواج از ابتدا باطل بوده و در این مدت هیچ نزدیکی بین زوجین رخ نداده باشد. ماده ۱۰۹۸ قانون مدنی صراحتاً بیان می کند: «در صورتی که عقد نکاح باطل بوده و نزدیکی واقع نشده باشد، زن مستحق مهر نیست و اگر هم مهر را گرفته باشد، مرد می تواند آن را استرداد نماید.»
بطلان عقد به این معنی است که ازدواج از نظر قانونی یا شرعی از اساس صحیح نبوده است. مصادیق بطلان عقد بسیار متنوع هستند، از جمله:
- ازدواج با محارم نسبی یا سببی (مانند خواهر یا مادر همسر).
- ازدواج با زنی که در زمان عقد، همسر شخص دیگری بوده است.
- ازدواج در زمان عده زن دیگر (عده طلاق رجعی، عده وفات و…).
- ازدواج با زنی که در زمان عقد، کافره حربی بوده است.
شرط کلیدی در اینجا «عدم وقوع نزدیکی» است. اگر عقد باطل بوده باشد ولی زوجین به دلیل جهل به بطلان عقد، نزدیکی کرده باشند، در این صورت زن مستحق مهرالمثل خواهد بود، نه مهرالمسمی یا عدم تعلق کامل مهریه. به عنوان مثال، اگر مردی با زنی ازدواج کند و بعداً معلوم شود که این زن خواهر رضاعی او بوده (بدون اطلاع قبلی از محرمیت رضاعی)، در این حالت عقد باطل است. اگر پیش از وقوع نزدیکی متوجه این محرمیت شوند، مهریه به زن تعلق نمی گیرد.
فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی و تعیین مهریه (در عقد دائم)
مورد دیگری که مهریه به زن تعلق نمی گیرد، در عقد دائم و زمانی است که مهریه ای تعیین نشده و نزدیکی نیز صورت نگرفته باشد و یکی از زوجین فوت کند. ماده ۱۰۸۸ قانون مدنی اشاره دارد: «اگر در عقد دائم مهر ذکر نشده باشد و زن قبل از نزدیکی بمیرد، مستحق هیچ گونه مهریه نیست.» و همچنین اگر مرد بمیرد، وضعیت مشابه است.
دو شرط اصلی برای سقوط مهریه در این حالت عبارتند از:
-
عدم تعیین مهریه: به این معنی که در عقدنامه، مقدار یا نوع مهریه مشخص نشده باشد.
-
عدم وقوع نزدیکی: رابطه زناشویی میان زوجین قبل از فوت یکی از آن ها، اتفاق نیفتاده باشد.
در صورتی که یکی از این دو شرط محقق نشود، یعنی اگر مهریه تعیین شده باشد یا نزدیکی صورت گرفته باشد (حتی اگر مهریه تعیین نشده باشد که در این صورت مهرالمثل تعلق می گیرد)، مهریه به زن یا ورثه او تعلق خواهد گرفت. برای نمونه، اگر زن و مردی عقد کرده اند، اما هنوز مهریه را تعیین نکرده و زندگی مشترک را آغاز نکرده اند و پیش از برقراری رابطه زناشویی، یکی از آن ها فوت کند، در این وضعیت مهریه به زن تعلق نمی گیرد.
فسخ نکاح قبل از نزدیکی
فسخ نکاح، راهی قانونی برای بر هم زدن عقد ازدواج است که به دلیل وجود عیوب خاص در یکی از طرفین، از زمان عقد به وجود می آید. این مورد با طلاق تفاوت اساسی دارد، چرا که فسخ نیازی به تشریفات طلاق ندارد و به اراده یکی از طرفین (در صورت وجود عیب قانونی) می تواند اتفاق بیفتد.
ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی می فرماید: «هرگاه عقد نکاح به علت فسخ، قبل از نزدیکی، منحل شود، زن مستحق مهر نیست؛ مگر در صورت عنن، که در این صورت زن مستحق نصف مهر است.»
عیوب موجب فسخ نکاح:
- در مرد: عنن (ناتوانی جنسی مرد)، خصاء (اختیار بیضه)، جنون، امراض مقاربتی خاص.
- در زن: جنون، قرن (وجود استخوانی در فرج زن که مانع نزدیکی شود)، جذام، برص، افضاء (یکی شدن مجرای ادرار و حیض)، نابینایی هر دو چشم و بیماری های مقاربتی خاص.
شرط کلیدی: برای اینکه در صورت فسخ نکاح، مهریه به زن تعلق نگیرد، باید «عدم وقوع نزدیکی» محقق شده باشد. یعنی اگر پس از نزدیکی، عقد به دلیل یکی از عیوب مذکور فسخ شود، زن مستحق مهریه کامل خواهد بود.
استثنای مهم: تنها استثنای این قاعده، در مورد «عنن» (ناتوانی جنسی مرد) است. اگر عقد به دلیل عنن مرد فسخ شود، حتی اگر نزدیکی صورت نگرفته باشد، زن مستحق نصف مهریه خواهد بود. این مورد، یکی از نکات ظریف و مهم در بحث مهریه است.
اگر مردی پس از عقد و قبل از نزدیکی متوجه بیماری جنون همسرش شود که پیش از ازدواج پنهان شده بود، در صورت فسخ نکاح، مهریه به زن تعلق نمی گیرد. اما در شرایط مشابه، اگر این عیب (مثلا جنون) در مرد باشد، زن حق فسخ دارد و مهریه به او تعلق می گیرد.
این شرایط نشان می دهند که قانونگذار با دقت خاصی، مواردی را که عقد از اساس ایراد داشته یا شرایط اولیه آن محقق نشده، برای عدم تعلق مهریه در نظر گرفته است.
موارد کاهش یا ساقط شدن بخشی از مهریه
گاهی اوقات مهریه به طور کامل ساقط نمی شود، بلکه بخشی از آن به دلایلی قانونی یا به اراده خود زن، کاهش یافته یا اسقاط می گردد. آشنایی با این موارد نیز برای فهم جامع در چه صورت مرد می تواند مهریه زن را ندهد، ضروری است.
بخشیدن مهریه توسط زن (ابراء یا هبه مهریه)
یکی از راه های کاهش یا اسقاط مهریه، بخشش آن توسط خود زن است. این بخشش می تواند به دو صورت قانونی «ابراء» یا «هبه» صورت گیرد که تفاوت های حقوقی مهمی دارند و باید با آگاهی کامل انجام شوند.
ابراء مهریه: ابراء در لغت به معنای بری کردن و در اصطلاح حقوقی، ساقط کردن دین (بدهی) است. وقتی زن مهریه خود را ابراء می کند، به این معناست که او مرد را از دینی که بر عهده اوست (پرداخت مهریه) بری می کند. در ابراء، زن به طور قطعی و غیرقابل برگشت، حق مهریه خود را ساقط می کند و دیگر نمی تواند آن را مطالبه نماید. ابراء یک عمل حقوقی غیرقابل رجوع است.
هبه مهریه: هبه به معنای بخشش مال است. در صورتی که زن مهریه خود را به مرد هبه کند، در واقع مالکیت مهریه را از خود سلب کرده و به مرد منتقل می کند. تفاوت اصلی هبه با ابراء در این است که در هبه، اگر عین مهریه (مثلاً سکه ها) هنوز موجود باشد، زن می تواند در برخی شرایط از هبه خود رجوع کند و مهریه اش را پس بگیرد. اما اگر مهریه مصرف شده یا به چیز دیگری تبدیل شده باشد (مثلاً سکه ها فروخته شده باشند)، امکان رجوع به هبه وجود ندارد. این حق رجوع در هبه، آن را از ابراء متمایز می کند و نیاز به دقت بیشتری دارد.
شرایط صحت بخشش مهریه:
- رضایت کامل زن: زن باید با میل و اراده آزاد، بدون هیچ اجبار یا فشاری، مهریه خود را ببخشد.
- اهلیت: زن باید بالغ و عاقل باشد و از نظر قانونی توانایی انجام عمل حقوقی را داشته باشد.
شکل انجام بخشش: برای اعتبار حقوقی بالاتر، بهتر است بخشش مهریه به صورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی انجام شود. اقرار زن در دادگاه نیز سندیت دارد. دست نوشته با شهود نیز می تواند مدرک باشد، اما اثبات آن در دادگاه ممکن است دشواری هایی داشته باشد.
طلاق خلع و مبارات
طلاق خلع و مبارات، انواعی از طلاق هستند که در آن ها زن برای رهایی از زندگی مشترک، مالی (معمولاً مهریه یا بخشی از آن) را به مرد می بخشد. در چه صورت مرد می تواند مهریه زن را ندهد، این دو نوع طلاق نقش مهمی ایفا می کنند.
طلاق خلع: در این نوع طلاق، زن به دلیل کراهت شدیدی که از مرد دارد و نمی تواند زندگی مشترک را ادامه دهد، مالی (بذل) را به مرد می دهد تا مرد او را طلاق دهد. این مال می تواند تمام یا بخشی از مهریه باشد، یا حتی مالی غیر از مهریه. به زبان ساده تر، زن حاضر است مهریه اش را ببخشد تا طلاق بگیرد.
طلاق مبارات: در طلاق مبارات، کراهت از جانب هر دو طرف (زن و مرد) متقابل است. هر دو از یکدیگر بیزار هستند و زن مالی را به مرد می بخشد تا طلاق بگیرد. تفاوت اصلی با خلع در این است که در مبارات، مالی که زن می بخشد، نباید بیشتر از مهریه او باشد.
نکته مهم: حق رجوع در عده: در طلاق خلع و مبارات، زن در طول مدت عده طلاق (که معمولاً سه طُهر است) این حق را دارد که به آنچه بخشیده (مهریه یا مال دیگر) رجوع کند. اگر زن در این مدت از بخشش خود رجوع کند، طلاق از خلع/مبارات به طلاق رجعی تبدیل شده و مرد می تواند در صورت تمایل، مجدداً به زن رجوع کرده و زندگی مشترک را از سر بگیرد. این حق رجوع می تواند با توافق طرفین و ضمن عقد خارج لازم، از زن سلب شود تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری شود.
طلاق قبل از نزدیکی و عدم تعیین مهریه (در عقد دائم)
پیش تر به این مورد در بخش مهرالمتعه اشاره شد، اما برای تأکید و شفافیت بیشتر، دوباره به آن می پردازیم. اگر در یک عقد دائم، مهریه ای برای زن تعیین نشده باشد و پیش از وقوع هرگونه نزدیکی و رابطه زناشویی، مرد تصمیم به طلاق بگیرد، در این شرایط مهریه کامل به زن تعلق نمی گیرد. در این حالت، زن مستحق مهرالمتعه است، که مبلغ آن بر اساس وضعیت مالی و توانایی مالی مرد تعیین می شود.
ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی به این موضوع اشاره دارد. مهرالمتعه معمولاً مبلغی کمتر از مهریه کامل است و با هدف جبران ایام عقد و دلجویی از زن به او پرداخت می گردد. این تفاوت با مهرالمثل مهم است؛ زیرا مهرالمثل زمانی تعلق می گیرد که نزدیکی اتفاق افتاده باشد، اما مهرالمتعه قبل از نزدیکی و در صورت عدم تعیین مهریه، به زن پرداخت می شود.
مواردی که علی رغم تصور عموم، باعث عدم پرداخت مهریه نمی شوند
در جامعه، تصورات نادرستی در مورد شرایط سقوط مهریه وجود دارد که گاهاً منجر به سوءتفاهم های جدی و حتی تضییع حقوق می شود. لازم است روشن کنیم که برخی از اتفاقات و رفتارها، علی رغم باور عمومی، هیچ تأثیری بر حق مهریه زن ندارند.
خیانت زن
یکی از رایج ترین تصورات غلط، این است که اگر زن مرتکب خیانت شود (اعم از اثبات زنا یا روابط نامشروع)، حق مهریه او ساقط می شود. این باور، کاملاً نادرست و برخلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران است. مهریه به محض جاری شدن عقد نکاح، یک حق مالی مستقل و شرعی برای زن محسوب می شود و مالکیت آن را به دست می آورد.
قانون ایران به صراحت اعلام می کند که خیانت زن هیچ تأثیری در حق مهریه او ندارد. حتی اگر خیانت زن در دادگاه اثبات شود، او همچنان مستحق دریافت مهریه کامل خود خواهد بود. البته، خیانت می تواند پیامدهای حقوقی و شرعی دیگری برای زن داشته باشد، اما در مورد مهریه، تغییری ایجاد نمی کند. این نکته به دلیل اهمیت بالا، بارها در محاکم قضایی تأکید شده و رویه قضایی بر آن استوار است.
تفاوت با نفقه: لازم به ذکر است که خیانت زن ممکن است بر حق نفقه او تأثیر بگذارد، چرا که نفقه مشروط به تمکین (فرمان برداری از وظایف زناشویی) است. اما مهریه، دینی است که به محض عقد بر ذمه مرد قرار می گیرد و با خیانت از بین نمی رود.
سوء رفتار، عدم تمکین یا نشوز زن
همانند خیانت، سوء رفتار، عدم تمکین (عدم انجام وظایف زناشویی) یا نشوز زن (نافرمانی از شوهر در امور زندگی مشترک) نیز باعث سقوط یا کاهش مهریه نمی شوند. این موارد تنها بر حق نفقه زن تأثیرگذار هستند و می توانند موجب قطع نفقه شوند.
اگر زن بدون عذر موجه از تمکین خودداری کند (نشوز)، حق نفقه او ساقط می شود. همچنین، سوء رفتار زن می تواند در برخی دعاوی حقوقی دیگر (مثل حضانت فرزندان یا تقاضای طلاق از سوی مرد) تأثیرگذار باشد، اما هیچ گونه تأثیری بر حق مهریه او ندارد. مهریه، حقی ثابت و پایدار است که با عقد به زن منتقل شده و با این گونه رفتارها از بین نمی رود.
اعسار یا عدم توانایی مالی مرد
یکی دیگر از تصورات غلط، این است که اگر مرد توانایی مالی برای پرداخت مهریه را نداشته باشد (اعسار)، از پرداخت آن معاف می شود. این باور نیز نادرست است. اعسار به معنای عدم توانایی مرد برای پرداخت یکجای مهریه است، نه عدم پرداخت آن به طور کلی.
در صورتی که مرد دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به دادگاه ارائه دهد و این اعسار توسط دادگاه اثبات شود، مهریه برای او تقسیط خواهد شد. یعنی دادگاه با توجه به وضعیت مالی مرد (میزان درآمد، دارایی ها، هزینه های ضروری زندگی و تعداد افراد تحت تکفل)، مبلغی را به عنوان پیش قسط و اقساط ماهیانه برای پرداخت مهریه تعیین می کند. مرد موظف است این اقساط را طبق حکم دادگاه پرداخت کند و اگر از پرداخت اقساط خودداری کند، می تواند مشمول جلب یا توقیف اموال شود. بنابراین، اعسار تنها نحوه پرداخت را تغییر می دهد و مهریه ساقط نمی شود.
ترک منزل مشترک توسط زن
ترک منزل مشترک توسط زن بدون عذر موجه نیز باعث سقوط مهریه نمی شود. این عمل ممکن است موجب نشوز زن تلقی شود و حق نفقه او را از بین ببرد، اما مهریه همچنان به قوت خود باقی است. مهریه یک بدهی است که به محض عقد بر ذمه مرد قرار گرفته و مستقل از ادامه زندگی مشترک یا تمکین زن است.
حتی اگر زن منزل مشترک را ترک کند و مرد برای او حکم عدم تمکین بگیرد، این حکم تنها در خصوص نفقه اعتبار دارد و مرد را از پرداخت مهریه معاف نمی کند. بنابراین، زن حتی پس از ترک منزل نیز می تواند مهریه خود را از طریق مراجع قانونی مطالبه نماید.
نکات حقوقی تکمیلی و مهم
در کنار موارد اصلی مربوط به در چه صورت مرد می تواند مهریه زن را ندهد، برخی نکات حقوقی دیگر نیز وجود دارد که آگاهی از آن ها در مواجهه با پرونده های مهریه ضروری است.
مستثنیات دین
در صورتی که مرد محکوم به پرداخت مهریه شود و زن برای وصول آن اقدام به توقیف اموال مرد نماید، برخی از اموال مرد طبق قانون از توقیف معاف هستند. این اموال را «مستثنیات دین» می نامند. هدف از این قانون، حفظ حداقل امکانات زندگی برای مرد و خانواده اوست تا دچار آسیب های جدی نشوند.
مهم ترین مصادیق مستثنیات دین عبارتند از:
- مسکن مورد نیاز و متناسب با شأن بدهکار و افراد تحت تکفل او.
- اثاثیه ضروری زندگی (مانند وسایل اولیه منزل).
- وسایل و ابزار کار مورد نیاز بدهکار برای امرار معاش (مثلاً ابزار یک نجار یا خودروی یک راننده تاکسی).
- مقداری از وجه نقد که برای گذران زندگی در مدت زمان مشخص ضروری است.
- خوراک و پوشاک متناسب با شأن.
توقیف این اموال برای پرداخت مهریه مجاز نیست و زن نمی تواند آن ها را مطالبه کند. تعیین مصادیق مستثنیات دین معمولاً بر عهده قاضی است.
مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه
نوع تعیین مهریه در سند ازدواج، تأثیر بسزایی در نحوه و زمان مطالبه آن دارد:
- مهریه عندالمطالبه: این رایج ترین نوع مهریه است. به این معنا که زن به محض جاری شدن عقد و هر زمان که اراده کند، می تواند مهریه خود را از مرد مطالبه کند. در این حالت، مرد موظف به پرداخت مهریه است و اگر توانایی مالی برای پرداخت یکجا را نداشته باشد، می تواند دادخواست اعسار بدهد تا مهریه تقسیط شود.
- مهریه عندالاستطاعه: در این نوع مهریه، پرداخت مهریه منوط به استطاعت و توانایی مالی مرد است. یعنی زن تنها زمانی می تواند مهریه خود را مطالبه کند که ثابت کند مرد توانایی مالی برای پرداخت آن را دارد. اثبات استطاعت مالی مرد در این حالت، بر عهده زن است که می تواند فرآیند مطالبه مهریه را طولانی تر و پیچیده تر کند. در مهریه عندالاستطاعه، در صورت عدم اثبات استطاعت، امکان جلب مرد وجود ندارد.
حبس و مهریه
در گذشته، عدم پرداخت مهریه می توانست منجر به حبس مرد شود. اما با تصویب قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و اصلاحیه های بعدی، در حال حاضر، اگر مرد دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را ارائه دهد و این اعسار در دادگاه اثبات شود، امکان حبس او وجود ندارد.
هدف قانونگذار این است که مرد در صورت عدم توانایی مالی، فرصت کسب درآمد و پرداخت مهریه را به صورت اقساط داشته باشد و زندان، مانع این امر نشود. البته اگر مرد با وجود توانایی مالی، از پرداخت مهریه امتناع کند یا به دروغ ادعای اعسار نماید، همچنان می تواند با پیامدهای حقوقی و حتی حبس مواجه شود.
نقش وکیل متخصص خانواده
با توجه به پیچیدگی های قوانین مربوط به مهریه و ظرافت های حقوقی موجود در هر پرونده، مشاوره و همکاری با یک وکیل متخصص خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است. یک وکیل مجرب می تواند:
- بهترین راهکار قانونی را با توجه به شرایط خاص موکل ارائه دهد.
- در تمامی مراحل پرونده، از تنظیم دادخواست و لوایح دفاعی تا حضور در جلسات دادگاه، موکل را همراهی کند.
- از تضییع حقوق موکل جلوگیری کرده و به او کمک کند تا به بهترین نتیجه ممکن دست یابد.
فرقی نمی کند که یک مرد نگران پرداخت مهریه باشید یا زنی که قصد مطالبه حق خود را دارد، پیچ و خم های حقوقی این مسیر نیازمند دانش و تجربه متخصصان است.
نتیجه گیری
مهریه به عنوان یک حق قانونی و شرعی، از جایگاه ویژه ای در نظام حقوقی ایران برخوردار است و زن به محض وقوع عقد، مالک آن می شود. بررسی جامع شرایط نشان داد که در چه صورت مرد می تواند مهریه زن را ندهد، این موارد بسیار محدود و منحصر به فرد هستند و تنها در شرایط خاص و صریح قانونی اتفاق می افتند. مواردی همچون بطلان عقد ازدواج و عدم نزدیکی، فوت یکی از زوجین قبل از تعیین مهریه و نزدیکی، یا فسخ نکاح قبل از نزدیکی (به جز در مورد عنن مرد) از جمله این شرایط هستند که مهریه به زن تعلق نمی گیرد.
همچنین، در برخی موارد مانند بخشش مهریه توسط زن (ابراء یا هبه) یا در طلاق خلع و مبارات، بخشی از مهریه یا تمام آن می تواند کاهش یافته یا ساقط شود. نکته حائز اهمیت این است که بسیاری از تصورات رایج در جامعه، از جمله سقوط مهریه به دلیل خیانت، سوء رفتار، عدم تمکین، اعسار مرد یا ترک منزل مشترک، غالباً نادرست هستند و این عوامل، تأثیری بر اصل حق مهریه زن ندارند و صرفاً می توانند بر مسائلی نظیر نفقه اثرگذار باشند. آگاهی دقیق از این قوانین و مهم تر از آن، مشاوره با متخصصین حقوقی و وکلای خانواده، می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات و ابهامات باشد و از بروز چالش های جدی و تضییع حقوق هر یک از زوجین جلوگیری کند.