دولت دموکرات در آتن متولد شد!

فهم چگونگی شکل گیری و عملکرد نظام های سیاسی در گذشته کلیدی برای درک ساختارهای حکومتی امروز ماست. در میان این نظام ها دموکراسی آتنی به عنوان یکی از اولین تجربیات حکومت مردمی در تاریخ جایگاه ویژه ای دارد. این سیستم که در شهر-دولت آتن در یونان باستان متولد شد با ایده های نوینی درباره مشارکت شهروندان در اداره جامعه همراه بود هرچند که با استانداردهای امروزی ما تفاوت های بنیادینی داشت. چالش اصلی برای علاقه مندان به تاریخ و علوم سیاسی درک پیچیدگی ها محدودیت ها و نوآوری های این مدل حکومتی است که سنگ بنای بسیاری از مفاهیم سیاسی مدرن را گذاشت. این مقاله به بررسی عمیق فرآیند پیدایش دموکراسی در آتن ویژگی های منحصر به فرد آن و زمینه تاریخی و اجتماعی که در آن رشد کرد می پردازد تا تصویری روشن از این پدیده مهم تاریخی ارائه دهد.

گردشگری

تعریف

دموکراسی آتنی که در زبان یونانی باستان به معنای «حکومت مردم» (دیموس به معنای مردم یا شهروندان و کراتوس به معنای قدرت یا حکومت) است به نظامی سیاسی اطلاق می شود که در شهر-دولت آتن و منطقه اطراف آن آتیکا طی قرون ششم و پنجم پیش از میلاد توسعه یافت. این نظام برخلاف اشکال حکومتی پیشین و معاصر خود بر مشارکت مستقیم بخش قابل توجهی از شهروندان مرد در فرآیندهای تصمیم گیری سیاسی تکیه داشت. ویژگی اصلی دموکراسی آتن قدرت بی سابقه مجمع شهروندان (اکلسیا) بود که در آن تمامی شهروندان واجد شرایط می توانستند حضور یافته و مستقیماً در تصویب قوانین تعیین سیاست ها و انتخاب برخی مقامات نقش داشته باشند. این تعریف از دموکراسی آن را از نظام های نمایندگی که امروزه رایج هستند متمایز می کند. در آتن مردم به معنای واقعی کلمه بر خود حکومت می کردند هرچند دایره شمول «مردم» بسیار محدودتر از تصور امروزی بود.

حکومت در یونان باستان

پیش از ظهور دموکراسی و در کنار آن در سایر دولت شهرهای یونانی انواع مختلفی از نظام های حکومتی رایج بود. درک این اشکال مختلف زمینه را برای شناخت بهتر دموکراسی آتنی فراهم می کند.

پادشاهی

یکی از قدیمی ترین اشکال حکومت در یونان باستان پادشاهی (Basileia) بود. در این نظام یک پادشاه یا فرمانروا که معمولاً قدرت خود را به صورت موروثی به دست می آورد در راس هرم قدرت قرار داشت. پادشاه مسئولیت های مختلفی از جمله رهبری نظامی اجرای عدالت و انجام مراسم مذهبی را بر عهده داشت. هرچند در دوران های اولیه پادشاهان از قدرت مطلقه برخوردار بودند اما به مرور زمان و با افزایش نفوذ اشراف قدرت آن ها محدودتر شد. در بسیاری از دولت شهرها پادشاهی به تدریج جای خود را به اشکال دیگری از حکومت داد اما در برخی مناطق مانند اسپارتا نوعی پادشاهی دوگانه تا مدت ها حفظ شد.

استبداد

استبداد (Tyrannis) در یونان باستان به حکومتی اطلاق می شد که توسط یک فرد مستبد (تیرانوس) به صورت غیرقانونی و با زور به دست می آمد. این افراد معمولاً از میان اشراف ناراضی یا رهبران مردمی ظهور می کردند و با حمایت بخشی از جمعیت به ویژه طبقات پایین تر که از حکومت اشراف ناراضی بودند قدرت را قبضه می کردند. تیرانوس ها اغلب در ابتدا با وعده اصلاحات اجتماعی و اقتصادی به قدرت می رسیدند و ممکن بود در دوره ای محبوبیت داشته باشند اما حکومت آن ها بر پایه قدرت فردی و نه قانون استوار بود و اغلب به سرکوب مخالفان می انجامید. دوره استبداد معمولاً ناپایدار بود و به سرعت جای خود را به اشکال دیگر حکومت می داد.

اُلیگارشی اقلیت سالاری

اُلیگارشی یا اقلیت سالاری (Oligarchia) به معنای حکومت گروه کوچکی از افراد است. در یونان باستان این گروه معمولاً از میان ثروتمندان اشراف زادگان یا خانواده های با نفوذ انتخاب می شدند. در نظام الیگارشی تصمیمات سیاسی توسط این گروه نخبه گرفته می شد و مشارکت سایر طبقات اجتماعی در امور حکومتی بسیار محدود بود. این نظام اغلب در واکنش به سقوط پادشاهی یا استبداد شکل می گرفت و منافع طبقه حاکم در اولویت قرار داشت. آتن نیز پیش از گذار به دموکراسی دوره هایی از حکومت الیگارشی را تجربه کرده بود که نارضایتی های اجتماعی و اقتصادی را در پی داشت و زمینه را برای تغییرات بعدی فراهم آورد.

شروع دموکراسی در یونان

گذار آتن از نظام های الیگارشی و پادشاهی محدود به دموکراسی فرآیندی تدریجی بود که طی چندین نسل و با اصلاحات مهم توسط قانون گذاران برجسته صورت گرفت. این تحول با اقدامات سولون در اوایل قرن ششم پیش از میلاد آغاز شد که با لغو بدهی ها و تقسیم بندی شهروندان بر اساس ثروت پایه هایی برای مشارکت سیاسی وسیع تر گذاشت. با این حال نقطه عطف اصلی در پیدایش دموکراسی اصلاحات کلیستنس در سال 508/507 پیش از میلاد بود. کلیستنس با هدف شکستن قدرت قبایل اشرافی سنتی شهروندان را بر اساس محل سکونتشان در ده قبیله جدید (فیله) سازماندهی کرد. این سازماندهی جدید پایه و اساس ساختارهای سیاسی دموکراتیک آتن از جمله شورای 500 نفره و مجمع شهروندان را تشکیل داد و به حق می توان او را بنیان گذار واقعی دموکراسی آتنی نامید. پس از کلیستنس اصلاحات دیگری توسط افیالتس در سال 462 پیش از میلاد به ویژه در محدود کردن قدرت دادگاه آریوپاگوس که تحت تسلط اشراف بود صورت گرفت. این اصلاحات راه را برای دوره طلایی دموکراسی در زمان رهبری پریکلس هموار کرد که در اواسط قرن پنجم پیش از میلاد دموکراسی آتن به اوج شکوفایی خود رسید و نهادهای آن به بلوغ کامل دست یافتند.

در یونان باستان دموکراسی مستقیم حاکم بود

ویژگی بارز دموکراسی آتنی ماهیت مستقیم آن بود. برخلاف دموکراسی های نمایندگی امروزی که در آن ها شهروندان نمایندگان خود را برای تصمیم گیری انتخاب می کنند در آتن شهروندان واجد شرایط مستقیماً در فرآیندهای حکومتی مشارکت داشتند. قلب این سیستم مجمع شهروندان (اکلسیا) بود که در تپه پنیخوس در آتن برگزار می شد. این مجمع که می توانست ده ها هزار شهروند را در خود جای دهد عالی ترین نهاد تصمیم گیری در دولت شهر بود. در اکلسیا شهروندان نه تنها درباره قوانین جدید رأی می دادند بلکه در مورد مسائل مهمی مانند اعلام جنگ عقد صلح تصویب معاهدات تخصیص بودجه و حتی محاکمه برخی مقامات نیز تصمیم گیری می کردند. هر شهروند واجد شرایط حق داشت در مجمع صحبت کند و دیدگاه های خود را مطرح سازد. این سطح از مشارکت مستقیم مسئولیت بزرگی را بر عهده شهروندان قرار می داد و به آن ها احساس مالکیت و دخالت در سرنوشت جامعه شان می بخشید. این مدل از حکومت نیازمند حضور فعال و آگاهانه شهروندان در زندگی سیاسی بود.

سِمَت های رسمی

اداره امور روزمره دولت در آتن دموکراتیک بر عهده مجموعه ای از مقامات (آرخون ها) و شوراها بود که به روش های دموکراتیک انتخاب یا گزینش می شدند. مهم ترین این نهادها شورای 500 نفره (بولی) بود که اعضای آن به صورت تصادفی از میان شهروندان واجد شرایط و بر اساس تقسیم بندی های قبایلی کلیستنس انتخاب می شدند. نقش اصلی بولی آماده سازی دستور جلسه برای مجمع شهروندان نظارت بر اجرای قوانین و اداره امور مالی دولت بود. اعضای بولی برای یک سال خدمت می کردند و هر قبیله به مدت یک دهم سال مسئولیت اداره امور روزمره (پریتانی) را بر عهده داشت. بسیاری از سمت های اداری و قضایی نیز به روش قرعه کشی (کلروتریون) انتخاب می شدند. این روش با هدف جلوگیری از تمرکز قدرت در دست گروه های خاص و فراهم کردن فرصت برای هر شهروند جهت خدمت به جامعه طراحی شده بود. تنها برخی سمت های تخصصی مانند استراتیگوس (فرمانده نظامی) به دلیل نیاز به مهارت و تجربه از طریق انتخابات مستقیم انتخاب می شدند. این ترکیب از قرعه کشی و انتخابات تلاشی برای تعادل بخشیدن میان مشارکت گسترده و شایسته سالاری در اداره امور دولتی بود.

دموکراسی در آتن باستان بیشتر مانند انجمنی برای آقایان بود

مهم ترین محدودیت دموکراسی آتنی دایره شمول آن بود. با وجود ایده آل های مشارکت مردمی تنها بخش کوچکی از جمعیت کل آتن از حقوق کامل شهروندی برخوردار بودند و می توانستند در فرآیندهای سیاسی شرکت کنند. این حقوق منحصراً به مردان بالغ آزاد متولد شده در آتن اعطا می شد که پدر و مادر آن ها نیز آتنی بودند (پس از اصلاحات پریکلس هر دو والد باید آتنی می بودند). این تعریف سختگیرانه از شهروندی به این معنی بود که بخش بزرگی از جمعیت شامل زنان بردگان و متیک ها (Metics) یعنی ساکنان خارجی آزاد که در آتن زندگی و کار می کردند اما شهروند نبودند از هرگونه مشارکت سیاسی محروم بودند. تخمین ها نشان می دهد که تنها 10 تا 20 درصد از کل جمعیت آتن (شامل زنان کودکان بردگان و متیک ها) واجد شرایط شهروندی سیاسی و شرکت در مجمع بودند. بنابراین اگرچه دموکراسی آتن گامی انقلابی در مقایسه با نظام های پیشین بود اما از دیدگاه امروزی ما یک نظام فراگیر و همه شمول محسوب نمی شود و می توان آن را به نوعی «انجمن» یا باشگاهی برای شهروندان مرد دانست که از امتیازات سیاسی انحصاری برخوردار بودند.

شهروندی سیاسی همچنان محدود باقی ماند

همانطور که پیشتر اشاره شد مفهوم شهروندی در آتن باستان بسیار متفاوت از برداشت مدرن ما بود و به شدت محدودیت داشت. حتی پس از اصلاحات کلیستنس و افیالتس که دامنه مشارکت سیاسی را برای مردان آتنی گسترش داد معیارهای سختگیرانه ای برای تعریف شهروند وجود داشت. علاوه بر شرط مرد بودن و بلوغ اصل خون یا تبار نیز اهمیت حیاتی داشت. برای کسب حق شهروندی فرد باید ثابت می کرد که از والدین آتنی متولد شده است. این محدودیت ها باعث می شد که جمعیت شهروندان واجد شرایط در مقایسه با کل ساکنان آتیکا یک اقلیت باشند. این محدودیت ها نه تنها شامل زنان و بردگان می شد بلکه متیک ها را نیز در بر می گرفت. متیک ها که نقش مهمی در اقتصاد آتن داشتند و در بسیاری از جنبه های زندگی اجتماعی حضور فعال داشتند هرگز نتوانستند به حق شهروندی سیاسی دست یابند حتی اگر نسل ها در آتن زندگی می کردند و مالیات می پرداختند. این واقعیت نشان می دهد که دموکراسی آتنی در حالی که در زمان خود پیشرو بود بر پایه هایی از نابرابری اجتماعی و سیاسی استوار بود که امروزه پذیرفته نیست.

برده داری

برده داری یکی از ستون های اقتصادی و اجتماعی جامعه آتنی بود و نقش مهمی در امکان پذیر ساختن دموکراسی برای شهروندان مرد ایفا می کرد. حضور تعداد زیادی برده که کارهای سخت و روزمره را انجام می دادند به شهروندان مرد این امکان را می داد که زمان و انرژی لازم برای حضور در مجمع شوراها دادگاه ها و سایر نهادهای دموکراتیک را داشته باشند. بردگان در آتن از تبارها و مناطق مختلفی بودند و وضعیت حقوقی آن ها به شدت محدود بود؛ آن ها دارایی محسوب می شدند و از هیچ گونه حقوق سیاسی یا اجتماعی برخوردار نبودند. هرچند تعداد بردگان در دوره های مختلف متغیر بود اما تخمین زده می شود که در اوج دموکراسی جمعیت بردگان ممکن بود با جمعیت شهروندان آزاد برابری کند یا حتی بیشتر باشد. وجود این نیروی کار اجباری زیربنای مادی لازم را برای شکوفایی فعالیت های سیاسی و فکری شهروندان فراهم می آورد. بنابراین نمی توان دموکراسی آتنی را بدون در نظر گرفتن نقش حیاتی و در عین حال تلخ برده داری در آن درک کرد.

دشمنان دموکراسی بیشتر از هوادارانش بودند

ظهور و استقرار دموکراسی در آتن با مقاومت ها و چالش های جدی روبرو بود. گروه های الیگارشیک و اشرافی که پیشتر از قدرت و امتیازات ویژه ای برخوردار بودند به شدت با نظام جدید مخالف بودند و تلاش می کردند آن را سرنگون سازند. این مخالفت ها گاهی به کودتاهای الیگارشیک منجر می شد مانند آنچه در طول جنگ پلوپونز رخ داد و دموکراسی برای مدت کوتاهی جای خود را به حکومت اقلیت داد. علاوه بر مخالفان سیاسی برخی از متفکران و فلاسفه برجسته آتنی نیز نسبت به دموکراسی دیدگاه انتقادی داشتند. افلاطون به عنوان نمونه دموکراسی را به دلیل بی ثباتی عوام فریبی و خطر حکومت توده نادان شکل ناقصی از حکومت می دانست و آن را مستعد انحطاط به سوی استبداد می دید. ارسطو نیز در طبقه بندی نظام های حکومتی خود دموکراسی را به عنوان شکل منحرف و فاسد حکومت اکثریت در نظر می گرفت که می تواند به حکومت عوام فریبان و نادیده گرفتن قانون منجر شود. این انتقادات نشان می دهد که حتی در اوج خود دموکراسی آتنی با چالش های فکری و عملی روبرو بود و همیشه در معرض تهدید از سوی مخالفان داخلی و خارجی قرار داشت.

دموکراسی در آتن چندان طول نکشید

با وجود اهمیت تاریخی و میراث ماندگار دموکراسی آتنی به معنای واقعی کلمه عمر طولانی نداشت. پس از دوره طلایی در قرن پنجم پیش از میلاد به ویژه در زمان پریکلس دموکراسی با چالش های متعددی روبرو شد. جنگ طولانی و ویرانگر پلوپونز (431-404 پیش از میلاد) علیه اسپارتا آتن را تضعیف کرد و به دوره هایی از بی ثباتی سیاسی و حتی کودتاهای الیگارشیک منجر شد. هرچند دموکراسی پس از پایان جنگ احیا شد و در قرن چهارم پیش از میلاد با اصلاحاتی به فعالیت خود ادامه داد اما دیگر هرگز قدرت و نفوذ سابق خود را به دست نیاورد. پایان قطعی دموکراسی آتن در سال 322 پیش از میلاد و پس از شکست آتن در برابر مقدونیان تحت فرماندهی آنتیپاتر ژنرال اسکندر مقدونی رخ داد. مقدونیان نظام دموکراتیک آتن را برچیدند و یک حکومت الیگارشیک تحت کنترل خود مستقر کردند. هرچند نهادهای آتنی در دوره های بعدی دوباره احیا شدند اما این احیا بیشتر ظاهری بود و آتن هرگز نتوانست استقلال کامل سیاسی و دموکراسی واقعی خود را باز یابد. بنابراین دوره دموکراسی مستقیم و قدرتمند در آتن در بستر تاریخ طولانی آن نسبتاً کوتاه بود.

تاثیر و منشا دموکراسی آتن یکی از اولین دموکراسی های تاریخ

دموکراسی آتنی با وجود محدودیت ها و عمر نسبتاً کوتاهش تأثیر عمیقی بر تفکر سیاسی غرب و تاریخ جهان گذاشته است. این نظام به عنوان یک مدل اولیه از حکومت مردمی الهام بخش بسیاری از متفکران و جنبش های سیاسی در طول تاریخ بوده است. مفاهیمی مانند مشارکت شهروندان در تصمیم گیری برابری در برابر قانون (ایزونومیا) و مسئولیت پذیری مقامات ریشه در تجربه آتن دارند. هرچند دموکراسی های مدرن عمدتاً نمایندگی هستند و تفاوت های ساختاری قابل توجهی با مدل آتنی دارند اما ایده های بنیادین مطرح شده در آتن به ویژه قدرت مردم به عنوان منبع مشروعیت حکومت همچنان در قلب نظام های دموکراتیک امروزی قرار دارد. مطالعه دموکراسی آتنی به ما کمک می کند تا چالش های حکومت مردمی مانند خطر عوام فریبی نیاز به شهروندان آگاه و فعال و تعارض میان حقوق فردی و منافع جمعی را بهتر درک کنیم. این تجربه تاریخی نه تنها به عنوان یک نمونه اولیه بلکه به عنوان یک مورد مطالعاتی غنی برای بررسی امکانات و محدودیت های حکومت توسط مردم باقی مانده است.

آتن اولین شهری نبود که دموکراسی در آن اجرا شد

برخلاف تصور رایج که آتن را زادگاه مطلق دموکراسی می داند تحقیقات تاریخی نشان می دهد که آتن تنها دولت شهر یونانی نبوده که اشکالی از حکومت مردمی را تجربه کرده است و حتی اولین آن ها نیز نبوده است. شواهدی از وجود نظام های حکومتی با مشارکت گسترده تر شهروندان در برخی دیگر از دولت شهرهای یونانی مانند کیمه در ائولیس یا خیوس در ایونیا حتی پیش از اصلاحات کلیستنس در آتن وجود دارد. این دولت شهرها ممکن است نظام هایی داشته اند که ویژگی هایی شبیه به دموکراسی اولیه مانند مجامع شهروندان یا انتخاب مقامات توسط مردم را در بر می گرفته است. با این حال مستندات تاریخی درباره این نظام ها به اندازه دموکراسی آتنی کامل و دقیق نیست به همین دلیل آتن به عنوان برجسته ترین و شناخته شده ترین نمونه دموکراسی باستان شناخته می شود. اهمیت آتن بیشتر به دلیل توسعه و پیچیدگی نهادهای دموکراتیک آن و همچنین حجم گسترده ای از منابع ادبی و تاریخی است که اطلاعات دقیقی درباره عملکرد این نظام در اختیار ما قرار می دهند.

دموکراسی های دیگری در داخل و خارج از یونان وجود داشت

همانطور که گفته شد پدیده حکومت مردمی به آتن محدود نمی شد. در داخل جهان یونانی بسیاری دیگر از دولت شهرها در دوره های مختلف تاریخ خود اشکال متنوعی از حکومت دموکراتیک یا شبه دموکراتیک را تجربه کردند. در اواخر قرن چهارم پیش از میلاد تخمین زده می شود که حدود نیمی از بیش از هزار دولت شهر یونانی موجود نظام های دموکراتیک داشتند. این دموکراسی ها لزوماً مشابه مدل آتنی نبودند و ممکن بود در جزئیات ساختاری دامنه مشارکت و نحوه عملکرد متفاوت باشند. این تنوع نشان می دهد که ایده مشارکت شهروندان در حکومت در بستر فرهنگی و سیاسی یونان باستان ایده ای منحصر به فرد نبوده و در شرایط مختلف ظهور کرده است. علاوه بر جهان یونانی برخی پژوهش ها به وجود اشکالی از حکومت با مشارکت مردمی در مناطق دیگر هرچند با ماهیت و ساختاری متفاوت نیز اشاره کرده اند. این موارد نشان می دهند که ایده حکومت توسط مردم به طرق مختلف و در زمان ها و مکان های گوناگون در تاریخ بشر پدیدار شده است هرچند دموکراسی آتنی به دلیل مستندات قوی و تأثیرگذاری تاریخی خود برجسته ترین نمونه باقی مانده است.

دموکراسی تنها عامل اصلاحات اجتماعی نبوده است

در حالی که دموکراسی آتنی نقش مهمی در تحولات اجتماعی و سیاسی آتن ایفا کرد و به گسترش حقوق و مشارکت شهروندان (مرد) کمک نمود مهم است که آن را تنها عامل اصلاحات اجتماعی و پیشرفت در آتن ندانیم. تحولات اجتماعی در آتن نتیجه ترکیبی از عوامل مختلف بود. اصلاحات اقتصادی که پیش از دموکراسی آغاز شد مانند لغو بدهی ها توسط سولون به کاهش نابرابری ها و بهبود وضعیت طبقات پایین تر کمک کرد. ساختار نظامی آتن به ویژه نقش فزاینده هُپلیت ها (پیاده نظام سنگین اسلحه) که از میان شهروندان عادی بودند به افزایش نفوذ سیاسی این طبقه منجر شد. رشد تجارت و دریانوردی نیز به ظهور طبقه جدیدی از بازرگانان و صنعتگران کمک کرد که به دنبال سهم بیشتری در قدرت سیاسی بودند. همچنین عوامل فرهنگی و فکری مانند توسعه فلسفه تئاتر و بلاغت به پرورش شهروندانی آگاه تر و توانمندتر در مشارکت سیاسی کمک کرد. بنابراین دموکراسی در آتن در بستر مجموعه ای از تغییرات اقتصادی نظامی اجتماعی و فرهنگی ظهور کرد و با آن ها تعامل داشت و نمی توان آن را به تنهایی مسئول تمامی اصلاحات و پیشرفت های جامعه آتنی دانست.

درباره دموکراسی در یونان باستان چه می دانید؟

دموکراسی در یونان باستان به نظامی حکومتی اشاره دارد که در آن شهروندان مستقیماً در تصمیم گیری های سیاسی مشارکت می کردند. آتن شناخته شده ترین نمونه آن است که در آن مجمع شهروندان نقش اصلی را ایفا می کرد. هرچند این دموکراسی محدود به مردان شهروند بود.

چگونه دموکراسی در یونان باستان توسعه یافت؟

دموکراسی آتنی طی فرآیندی تدریجی از نظام های پادشاهی و الیگارشی توسعه یافت. اصلاحگران کلیدی مانند سولون کلیستنس و افیالتس با وضع قوانین و سازماندهی مجدد شهروندان پایه های مشارکت گسترده تر را بنا نهادند که در نهایت به شکل گیری دموکراسی مستقیم منجر شد.

انگیزه کلیستنِس برای انجام این تغییرات چه بود؟

انگیزه اصلی کلیستنس کاهش نفوذ و قدرت قبایل و خانواده های اشرافی سنتی بود که کنترل سیاسی را در دست داشتند. او با سازماندهی شهروندان بر اساس محل سکونتشان به جای تبار قصد داشت حس وحدت و شهروندی مشترک را تقویت کرده و پایه ای عادلانه تر برای مشارکت سیاسی ایجاد کند.